استاندارد شماره ۱۵ حسابداری به نحوه شناسایی، اندازهگیری و افشای سرمایهگذاریها در صورتهای مالی میپردازد. این استاندارد بهویژه بر تفکیک سرمایهگذاریهای جاری و بلندمدت، نحوه ارزیابی آنها بهوسیله ارزش بازار یا بهای تمامشده، و شناسایی سود و زیان ناشی از تغییرات در ارزش بازار تأکید دارد. علاوه بر این، نحوه افشای اطلاعات مربوط به تغییرات در مبلغ دفتری، کاهش دائمی ارزش، و شرایط خاص واگذاری و تغییر طبقهبندی سرمایهگذاریها در صورتهای مالی را نیز مشخص میکند. هدف این استاندارد، ارائه اطلاعات دقیق و شفاف به استفادهکنندگان صورتهای مالی است.
استاندارد حسابداری سرمایهگذاریها با هدف تعیین نحوه شناسایی، اندازهگیری و افشای اطلاعات مرتبط با انواع سرمایهگذاریها تدوین شده است. این استاندارد، چارچوبی منسجم برای ثبت و گزارش سرمایهگذاریها در صورتهای مالی واحدهای تجاری فراهم میکند و اجرای آن برای تمامی واحدهای تجاری الزامی میباشد. رعایت اصول و الزامات این استاندارد باعث شفافیت بیشتر در گزارشگری مالی، امکان مقایسهپذیری بین شرکتها و تصمیمگیری آگاهانهتر برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی خواهد داشت.
دامنه کاربرد استاندارد شماره 15 حسابداری
برخی موضوعات از دامنه این استاندارد خارج هستند که شامل موارد زیر میباشند:
- شناسایی درآمدهایی نظیر: سود سهام و سود تضمینشده که از سرمایهگذاریها حاصل میشوند؛ این موضوع در استاندارد حسابداری شماره ۳ با عنوان «درآمد عملیاتی» بررسی شده است.
- سرمایهگذاریهای خاص نظیر: ابزارهای مالی پیچیده.
- سرمایهگذاریهایی که توسط طرحهای مزایای بازنشستگی و مؤسسات بیمه عمر انجام میشوند.
- سرمایهگذاری در املاک.
با توجه به اینکه هدف اصلی هر نوع سرمایهگذاری، ایجاد منافع اقتصادی برای سرمایهگذار است، الزامات این استاندارد بهگونهای تدوین شده است که عملکرد سرمایهگذاریها را به درستی شناسایی و اندازهگیری کند. بر همین اساس، استاندارد مذکور بر کلیه واحدهای تجاری سرمایهگذار بدون توجه به نوع فعالیت، درصد سرمایهگذاری و حجم عملیات سرمایهگذاری از جمله: شرکتهای تخصصی سرمایهگذاری، قابل اعمال میباشد.
با این وجود، تدوین رهنمودهای خاص برای صنایع یا گروههایی از واحدهای تجاری، در چارچوب اصول کلی این استاندارد، امکانپذیر بوده و مانعی ندارد.
تعاریف و مفاهیم کلیدی استاندارد شماره 15 حسابداری
- سرمایهگذاری: سرمایهگذاری نوعی دارایی است که توسط واحد تجاری برای کسب منافع اقتصادی نگهداری میشود. این منافع ممکن است از طریق دریافت سود سهام، سود تضمینشده، اجاره، افزایش ارزش سرمایهگذاری یا سایر مزایا مانند: منافع ناشی از روابط تجاری، حاصل شوند.
- سرمایهگذاری بلندمدت: سرمایهگذاریهایی که به منظور حفظ و استفاده مستمر در فعالیتهای واحد تجاری نگهداری میشوند، درحیطه سرمایهگذاریهای بلندمدت قرار میگیرند. این سرمایهگذاریها بهعنوان داراییهای غیرجاری شناسایی میشوند، به شرط آنکه قصد نگهداری طولانیمدت آنها بهروشنی قابل اثبات باشد یا واگذاری آنها با محدودیت مواجه باشد.
- سرمایهگذاری جاری: به سرمایهگذاریهایی اطلاق میشود که در گروه سرمایهگذاریهای بلندمدت قرار نمیگیرند. این نوع سرمایهگذاریها اغلب ماهیتی کوتاهمدت دارند و به عنوان داراییهای جاری شناسایی میشوند.
- سرمایهگذاری سریعالمعامله در بازار: نوعی از سرمایهگذاری است که برای آن بازار فعالی در دسترس میباشد؛ بازاری که آزادانه میتوان به آن وارد شد و اطلاعات آن در دسترس عموم قرار دارد. وجود شاخص یا مکانیزم قابل اتکا برای تعیین ارزش بازار، از ویژگیهای این نوع سرمایهگذاری است.
- سود سهامی (سهام ویژه): سود سهمی نوعی توزیع سود است که به جای وجه نقد، به صورت سهام جدید میان سهامداران توزیع میشود. این تسهیم از مکان سود انباشته یا اندوختههای واحد تجاری انجام میشود و بر مبنای قانون تجارت، به مصوب کردن مجمع عمومی به طور فوقالعاده واحد تجاری نیاز دارد.
- حق تقدم: مطابق ماده ۱۶۶ اصلاحیه قانون تجارت، «حق تقدم»، حقی قابل نقل و انتقال است که به سهامداران فعلی این امکان را میدهد تا هنگام انتشار سهام جدید، به نسبت سهمی که دارند، در خرید سهام جدید اولویت داشته باشند.
- سرمایهگذاری در املاک: نگهداری اززمین یا ساختمانهایی که عملیات ساخت آنها به اتمام رسیده و هدف از نگهداری آنها استفاده عملیاتی نمیباشد؛ بلکه به عنوان دارایی سرمایهای با قابلیت ارزشافزوده نگهداری میشوند. این نوع سرمایهگذاری نه برای بهرهبرداری مستقیم توسط واحد تجاری و نه برای استفاده شرکتهای وابسته یا فرعی انجام میشود.
اگرچه تمامی داراییها با هدف ایجاد منافع اقتصادی نگهداری میشوند؛ اما، تمایز میان سرمایهگذاریها و سایر داراییها در نحوه کسب منافع اقتصادی آنها نهفته است. (مثال: در شرایطی که خرید و فروش سرمایهگذاریها،بخش اصلی عملیات روزانه واحد تجاری را تشکیل دهد، سبد سهام سرمایهگذاریها رفتاری مشابه موجودی کالا دارد؛ اما، این شباهت نباید منجر به طبقهبندی نادرست این داراییها شود. )
در تدوین این استاندارد، فرض بر این است که سرمایهگذاریها ماهیتی متمایز از سایر داراییها دارند و به همین دلیل نیز مستلزم شیوه حسابداری متفاوتی میباشند. ویژگی شاخص سرمایهگذاریها، نحوه خاص کسب منافع اقتصادی از آنها میباشد که میتواند به دو شکل حاصل شود:
- دریافت منافع مستقیم: از طریق سود سهام، سود تضمینشده، اجاره و یا منافع تجاری ناشی از سرمایهگذاری در واحدهای دیگر.
- افزایش ارزش سرمایهای: افزایش ارزش بازار سرمایهگذاری، طی دوره نگهداری توسط واحد تجاری.
در نهایت، تعریف ارائهشده از سرمایهگذاری در این استاندارد، تعریف عامی محسوب میشود. طبق این تعریف، سرمایهگذاریها میتوانند شامل: انواع اوراق سهام، اوراق مشارکت با سود تضمینشده، حق تقدم خرید سهام، سپردههای بانکی مدتدار و حتی برخی کالاها (در صورتیکه نگهداری آنها فقط برای افزایش ارزش یا منافع اقتصادی باشد) باشند. البته این موارد جنبهی محدود کننده نداشته و دامنه سرمایهگذاریها میتواند فراتر از این نمونهها باشد.
انواع سرمایهگذاری و دلایل نگهداری آنها
سرمایهگذاریها میتوانند به اشکال مختلفی صورت گیرند و اهداف متعددی را دنبال کنند؛ بسته به نوع واحد تجاری و ساختار فعالیت آن، شکل سرمایهگذاری و دلیل نگهداری آن متفاوت باشد. اصلیترین اهداف سرمایهگذاری عبارتنداز:
- اشکال سرمایهگذاری
سرمایهگذاریها ممکن است در قالب اوراق بهاداری باشند که بیانگر بدهی پولی به دارنده آنها هستند، مانند: برخی اوراق مشارکت. این اوراق به طور معمول دارای سود تضمینشده حداقلی میباشند.
همچنین ممکن است سرمایهگذاری در قالب مالکیت سهام شرکتهای دیگر انجام شود که نشاندهنده حقوق مالی در آن شرکتها میباشد؛
از دیگر اشکال سرمایهگذاری، میتوان به داراییهای عینی مانند: زمین، ساختمان، فلزات گرانبها (نظیر: طلا و نقره)، کالاهای با ارزش و حتی آثار هنری اشاره کرد.
این داراییها بسته به نوع خود، از نظر سهولت نقدشوندگی، میزان دادوستد و نحوه تعیین ارزش، ویژگیهای متفاوتی دارند. (مثال: بعضی سرمایهگذاریها به آسانی قابل تعویض به وجه نقد میباشند، درحالیکه برخی دیگر ماهیت بلندمدت و غیرقابل نقدشوندگی آنی دارند. )
- دلایل نگهداری سرمایهگذاری
میزان اهمیت و سطح سرمایهگذاری در واحدهای تجاری مختلف با یکدیگر متفاوت است. برای برخی از شرکتها، بهویژه شرکتهایی که در حوزه خدمات مالی فعالیت دارند؛ سرمایهگذاری،بخش عمدهای از عملیات روزمره آنها را تشکیل میدهد و عملکرد مالی آنها به شدت تحت تأثیر بازدهی این سرمایهگذاریها میباشد.
در برابر شرکتهای تخصصی سرمایهگذاری، با قصد نگهداری و مدیریت سبد سهام سرمایهگذاری در بلندمدت فعالیت میکنند و تمرکز اصلی آنها بر ایجاد درآمد پایدار یا رشد سرمایه برای سهامداران خود میباشد.
از سوی دیگر، برای برخی واحدهای تجاری دیگر، سرمایهگذاری ممکن است تنها به عنوان روشی برای استفاده از وجوه مازاد در نظر گرفته شود. این نوع سرمایهگذاریها بخشی از استراتژی مدیریت نقدینگی شرکت را تشکیل میدهند و اغلب در قالب سپردههای بانکی، اوراق کوتاهمدت یا خرید سهام با قابلیت نقدشوندگی بالا اعمال میشوند.
علاوه بر این، ممکن است واحد تجاری با هدف اعمال نفوذ قابل ملاحظه یا حتی کنترل بر سیاستهای مالی و عملیاتی واحد تجاری دیگر در سهام آن شرکت سرمایهگذاری کند. این نوع سرمایهگذاری به طور معمول در قالب خریدبخش عمدهای از سهام شرکت مورد نظر قرار میگیرد.
در مواردی نیز سرمایهگذاریها برای تحکیم روابط تجاری، کسب مزیت رقابتی یا دستیابی به بازارهای جدید انجام میشود. (مثال: شرکت ممکن است در سهام تأمینکننده یا توزیعکننده کلیدی خود سرمایهگذاری کند تا زنجیره تأمین خود را تقویت نماید. )
- بازار فعال و ارزشگذاری سرمایهگذاریها
برای برخی از سرمایهگذاریها، بازار فعالی وجود دارد که از طریق آن میتوان بهراحتی ارزش بازار دارایی را تعیین کرد. در چنین حالتی، ارزش بازار به عنوان شاخصی از ارزش منصفانه سرمایهگذاری تعبیر میشود؛ اما، در مواردی که بازار فعالی وجود ندارد، باید از روشهای جایگزین برای برآورد ارزش منصفانه استفاده کرد. این روشها میتواند شامل مدلهای ارزشگذاری، بررسی معاملات مشابه یا تخمین بر اساس جریانهای نقدی آتی باشد.
دستهبندی سرمایهگذاریها
واحدهای تجاری بسته به ساختار صورتهای مالی خود، سرمایهگذاریها را به شکلهای متفاوتی در ترازنامه نمایش میدهند. بر اساس الزامات استاندارد حسابداری شماره ۱۴ با عنوان «نحوه ارائه داراییهای جاری و بدهیهای جاری»، شرکتهایی که صورتهای مالی خود را را بر اساس تفکیک داراییها و بدهیهای جاری و غیرجاری تهیه میکنند، باید:
- سرمایهگذاریهای جاری را دربخش داراییهای جاری.
- و سرمایهگذاریهای بلندمدت را دربخش داراییهای غیرجاری نشان دهند.
اما در مقابل، شرکتهایی که بر اساس الزامات خاص یا قوانین آمره، ترازنامه خود را بدون این تفکیک (بین جاری و غیرجاری) تهیه میکنند؛ باید صرف نظر از شکل ارائه، برای تعیین مبلغ دفتری سرمایهگذاریها، آنها را به صورت جاری یا بلندمدت طبقهبندی کرده و مطابق با بندهای ۲۹ تا ۳۸ استاندارد، ارزشگذاری کنند.
حسابداری بلندمدت
تنها زمانی سرمایهگذاری، بلندمدت تلقی میشود که موارد زیر برقرار باشد:
- قصد نگهداری آن برای مدت طولانی بهوضوح مشخص و قابل اثبات باشد.
- کمبودهایی در واگذاری آن برای واحد تجاری وجود داشته باشد.
مهم نیست که سرمایهگذاری در بازار قابل معامله باشد یا نه؛ تا زمانی که معیارهای بالا احراز نشود، آن سرمایهگذاری، بلندمدت محسوب نمیشود.
سرمایهگذاری بلندمدت شامل موارد زیر میباشد:
- سرمایهگذاری در شرکتهای فرعی، وابسته یا تسهیلات بلندمدت اعطایی به آنها.
- سرمایهگذاریهایی که با هدف حفظ، تسهیل یا گسترش روابط تجاری صورت گرفتهاند (به اصطلاح سرمایهگذاریهای تجاری).
- سرمایهگذاریهایی که در عمل قابل واگذاری نیستند یا واگذاری آنها تأثیر منفی قابل توجهی بر عملیات شرکت دارد.
- سرمایهگذاریهایی که با هدف استفاده مستمر و کسب درآمد یا رشد سرمایه برای مالکان شرکت، نگهداری میشود (پرتفوی سرمایهگذاریهای بلندمدت).
نکته مهم: صرف اینکه سرمایهگذاری تا حدی به مدت طولانی نگهداری شده باشد، به تنهایی دلیل کافی برای طبقهبندی آن بهعنوان بلندمدت نمیباشد. اگر موارد بالا ملاحظه نشود، آن سرمایهگذاری باید بهعنوان سرمایهگذاری جاری احراز شود.
سرمایهگذاری سریع المعامله در بازار
سرمایهگذاریهایی که به سرعت و به راحتی در بازار قابل خرید و فروش هستند، در صورتی “سریع المعامله در بازار” محسوب میشوند که:
- بازاری فعال، آزاد و در دسترس برای آنها وجود داشته باشد.
- قیمتهای معاملاتی در آن بازار علنی و شفاف اعلام شده باشد.
- قیمت اعلامشده قابل اتکا و مبنای معامله واقعی باشد.
البته باید توجه داشت که در عمل، مفهوم سریع المعامله در بازار ممکن است برای شرکتهای مختلف متفاوت باشد.
طبقهبندی سرمایهگذاری سریع المعامله
سرمایهگذاریهای سریع المعامله در بازار میتوانند:
در صورت احراز معیارهای بند ۱۵، به عنوان سرمایهگذاری بلندمدت طبقهبندی شوند؛ در غیر این صورت، به عنوان سرمایهگذاری جاری شناسایی میشوند.
موارد خاص در ارائه ترازنامه
برخی واحدهای تجاری، به ویژه بانکها و شرکتهای بیمه، ترازنامههای خود را مطابق قالبی ارائه میکنند که تفکیکی بین داراییهای جاری و غیرجاری قائل نیست. هر چند این شرکتها قصد واگذاری آنی داراییها را نداشته باشند، به طور معمول سرمایهگذاریها را به عنوان منابعی لحاظ میکنند که در صورت نیاز، قابل استفاده در عملیات جاری میباشند. با این حال، آنها ممکن است سرمایهگذاریهایی نیز داشته باشند که ماهیت آنها بلندمدت هستند.
در چنین شرایطی، این واحدهای تجاری برای تجزیه و تحلیل سرمایهگذاریهای خود، خصوصیات هر سرمایهگذاری از نظر جاری یا بلندمدت بودن را در نظر گرفته و بر اساس آن، مبلغ دفتری مناسب را به آنها نسبت میدهند.
نحوه تعیین بهای تمام شده سرمایهگذاریها
بهای تمامشده سرمایهگذاری تنها شامل: مبلغ پرداختی برای خرید آن نیست؛ بلکه، مخارج مرتبط با تحصیل آن نیز در نظر گرفته میشود. این مخارج عبارتنداز:
- کارمزد کارگر.
- حقالزحمههای مشاوره یا خدمات مالی.
- مالیاتها و عوارض مربوط به خرید.
در صورتی که شرکت چندین سرمایهگذاری در قالب یک پرتفوی داشته باشد، بهای تمامشده کل پرتفوی باید تک تک برای هر سرمایهگذاری به صورت جداگانه تعیین شود.
سرمایهگذاریهای غیرنقدی
در مواردی که سرمایهگذاری به جای وجه نقد، از طریق واگذاری دارایی یا اوراق بهادار دیگر بهدست میآید، بهای تمامشده آن سرمایهگذاری به صورت زیر تعیین میشود:
- ارزش منصفانه دارایی یا اوراق بهاداری که واگذار شده، مبنای تعیین بهای تمامشده خواهد بود.
اما اگر ارزش منصفانه سرمایهگذاری تحصیل شده با سهولت و دقت بیشتری قابل تعیین باشد، میتوان از آن به عنوان مبنای محاسبه بهای تمامشده استفاده کرد.
حق تقدم خرید سهام
در مواردی که شرکت، صاحب حق تقدم خرید سهام جدید میشود (مانند: افزایش سرمایه شرکت سرمایهپذیر)، یا این حق را از بازار خریداری میکند، باید نکات زیر رعایت شود:
- بهای تمامشده حق تقدم مانند: خرید سهام معمولی محاسبه میشود.
- اگر واحد تجاری بابت سهام جدید وجهی پرداخت کند یا مطالبات سود سهام نقدی را واگذار کند، این مبالغ باید به بهای تمامشده سرمایهگذاری افزوده شود.
پس از دریافت سهام جدید، برای محاسبه مبلغ دفتری هر سهم، جمع کل بهای سرمایهگذاری قبلی و بهای تمامشده حق تقدم باید بین کل تعداد سهام جدید و قبلی تقسیم شود.
سود تضمینشده یا سود سهام تعلقگرفته
اگر سرمایهگذاری تحصیل شده شامل: سود تضمینشده یا سود سهام تعلقگرفته و دریافت نشده باشد:
- بهای تمامشده سرمایهگذاری باید پس از کسر سودهای تعلقگرفته و دریافت نشده محاسبه شود.
مثال: اگر شرکتی اوراقی را خریداری کند که در زمان خرید شامل: سود سهام معوق باشد، مبلغ این سود باید از بهای خرید کسر شده و فقط مابهالتفاوت به عنوان بهای تمامشده ثبت شود.
بازده سرمایهگذاری (سود سهام، سود، حق امتیاز)
سودهای حاصل از سرمایهگذاری، عبارتنداز:
- سود تضمینشده.
- سود سهام.
- حقالامتیازها.
در حالت عادی، بازده سرمایهگذاری و در نتیجه، درآمد شرکت محسوب میشوند.
اما یک حالت خاص وجود دارد:
اگر سود سهام دریافت شده از شرکت سرمایهپذیر، از محل اندوختهها یا سود انباشتهای باشد که قبل از تحصیل سرمایهگذاری تشکیل شدهاند، این سود در واقع نوعی بازگشت سرمایه میباشد و درآمد محسوب نمیشود.
بدین ترتیب، تنها در صورتی بهای تمامشده سرمایهگذاری باید بابت سود سهام کاهش یابد که:
- اگر شرکت سرمایهگذار، سودی بیشتر از سهم خودش دریافت کند و این سود مربوط به دوره بعد از خرید سرمایهگذاری باشد.
انعکاس به ارزش بازار
برای آن دسته از سرمایهگذاریهایی که به عنوان دارایی جاری طبقهبندی میشوند و در عین حال سریع المعامله در بازار میباشند، مهمترین و بهترین مبنای اندازهگیری، ارزش بازار میباشد.
- چرا ارزش بازار روش مناسبی برای ارزیابی این نوع سرمایهگذاریها میباشد؟
- بازتاب بهتر عملکرد واقعی واحد تجاری:
هر گونه افزایش در ارزش بازار، به دلیل وجود احتمال بسیار بالا در دریافت وجه نقد، سود تحقق یافته تلقی میشود؛ این سود میتواند عملکرد مدیریت را نیز به صورت واقعیتر نشان دهد.
واقعگرایی اقتصادی:
حتی در صورتی که سرمایهگذاری در حال حاضر واگذار نشده باشد، ممکن است مدیریت واحد تجاری امکان فروش آن را داشته اما، آگاهانه تصمیم به نگهداری آن گرفته باشد. بدین سبب، تغییرات در ارزش سرمایهگذاری، بازتاب تصمیمات مدیریتی میباشد، نه تنها تحت تاثیر نوسانات بازار.
جلوگیری از دستکاری سود توسط مدیریت:
وقتی از ارزش بازار برای ارزیابی سرمایهگذاری استفاده میشود، مدیر واحد تجاری دیگر نمیتواند با انتخاب زمان فروش، سود یا زیان را به دورههای خاص منتقل کند.
سازگاری و مقایسهپذیری بیشتر:
ارزش بازار، روشی عینی برای اندازهگیریه و باعث میشه داراییهایی که فقط بهخاطر خرید در زمانهای مختلف ارزشهای متفاوت دارن، بهصورت یکنواخت و مقایسهپذیر ثبت بشن.
تعیین ارزش بازار اوراق سریع المعامله
بهطور کلی، سه قیمت برای ارزیابی این اوراق وجود دارد که عبارتنداز:
1- مبلغ پیشنهادی خرید: مبلغی که پیشبینی میشود سرمایهگذاری توسط واحد تجاری به آن قیمت واگذار شود.
2- قیمت توصیه شده برای فروش: مبلغی که پیشبینی میشود سرمایهگذار آن را برای خرید سرمایهگذاری پرداخت کند.
نکات مهم:
- در عمل، تفاوت بین قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش برای سرمایهگذاریهای سریعالمعامله اغلب کم میباشد.
- شرکتها میتوانند یکی از مبلغهای مورد نظر را اتنخاب کرده و آن را به صورت یکنواخت اعمال کنند.
- برای بیشتر واحدهای تجاری، قیمت پیشنهادی خرید به عنوان قیمت صحیح در نظر گرفته میشود؛ اما در عمل، قیمت میانگین نیز قابل قبول است.
- ارزش بازار پرتفوی سرمایهگذاری بر اساس تک تک سرمایهگذاریها محاسبه میشود.
- موارد ویژه
- قیمت بازار به طور معمول مبتنی بر حجم معینی از معاملات است؛ بدین جهت، ممکن است در شرایط خاص نتواند راهنمای قابل اتکایی برای ارزیابی باشد.
- در شرایط واگذاری اجباری، ممکن است قیمت مؤثر کمتر از قیمت اعلامشده بازار باشد.
- حجم سهام موجود در بازار نیز عامل مهمی در تعیین قیمت بازار است.
مبلغ دفتری سرمایهگذاریها
سرمایهگذاریهای سریعالمعامله (در بازار) که به عنوان دارایی جاری نگهداری میشود:
این سرمایهگذاریها باید با توجه به یکی از روشهای زیر در ترازنامه افشاسازی و منعکس شوند:
- ارزش بازار.
- اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش.
- اگر ماهیت و میزان سرمایهگذاری به گونهای باشد که جذب آن توسط بازار بدون تأثیر مهم بر نرخ بازار امکانپذیر نباشد:
قیمت جاری بازار باید بهگونهای تعدیل شود که بازتابدهنده عواید واقعی باشد که واحد تجاری در صورت واگذاری سرمایهگذاری در روند عادی کسبوکار خود انتظار دارد.
سرمایهگذاریهای دیگر که به عنوان دارایی جاری طبقهبندی میشوند:
این سرمایهگذاریها باید به یکی از دو روش زیر در ترازنامه منعکس شوند:
- اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش.
- خالص ارزش فروش.
- استفاده از ارزشهای جاری
تا جایی که با ویژگیهای اتکاپذیری و ملاحظات منفعت و هزینه سازگار باشد، استفاده از این ارزشها باعث میشود اطلاعات ارائهشده در صورتهای مالی برای استفادهکنندگان مفید و کاربردی باشد.
سرمایهگذاریهای بلندمدت
- برای این نوع سرمایهگذاریها که برای مدت طولانی نگهداری میشوند، ارزش بازار آنها از نظر اندازهگیری سود یا زیان دوره اهمیتی ندارد؛ به جهت آن که، مدیریت قصد یا توانایی فروش آنها را ندارد. بر این اساس، این سرمایهگذاریها به بهای تمامشده (پس از کسر ذخیره کاهش دائمی در ارزش) منعکس میشوند.
- اگر از روش تجدید ارزیابی استفاده شود، افزایش در ارزش به عنوان مازاد تجدید ارزیابی در حقوق صاحبان سهام منعکس میشود.
سرمایهگذاریهای بلندمدت که به مبلغ تجدید ارزیابی منعکس میشوند:
این ارزیابی باید هر سال انجام شود تا همواره ارزش جاری این سرمایهگذاریها منعکس شود.
سرمایهگذاری سریعالمعامله که به عنوان دارایی غیرجاری نگهداری میشود:
اگر سرمایهگذاری سریعالمعامله به عنوان دارایی غیرجاری نگهداری شود و واحد تجاری در واگذاری آن محدودیت داشته باشد، تغییرات در ارزش بازار آن نباید به عنوان تحققیافته شناخته شوند و نباید در صورت سود یا زیان منعکس شوند.
مبلغ کل سرمایهگذاریهای سریعالمعامله که به عنوان دارایی جاری نگهداری میشود:
این مبلغ باید بر اساس مجموع سرمایهگذاریهای مربوط تعیین شود.
تغيير مبلغ دفتری سرمايهگذاريها
افزایش یا کاهش در سرمایهگذاریهای سریع المعامله:
اگر سرمایهگذاریهای سریع المعامله که به عنوان دارایی جاری نگهداری میشوند به ارزش بازار در ترازنامه منعکس شوند، هرگونه افزایش یا کاهش در مبلغ دفتری سرمایهگذاری باید به عنوان درآمد یا هزینه شناخته شود.
سرمایهگذاریهای جاری غیر از سریعالمعامله:
اگر این سرمایهگذاریها به خالص ارزش فروش در ترازنامه منعکس شوند، هرگونه افزایش یا کاهش در مبلغ دفتری آنها نیز باید به عنوان درآمد یا هزینه شناخته شود.
سرمایهگذاری بلندمدت و تجدید ارزیابی آن:
- اگر سرمایهگذاری بلندمدت به مبلغ تجدید ارزیابی ثبت شود، باید طبق استاندارد حسابداری شماره 11 (حسابداری داراییهای ثابت مشهود) عمل شود.
- افزایش مبلغ دفتری سرمایهگذاری به دلیل تجدید ارزیابی باید به عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت و در ترازنامه به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه منعکس شود.
- اگر ارزش دارایی دوباره افزایش یابد و این افزایش مربوط به کاهش قبلی باشد که پیش از این به عنوان هزینه شناسایی شده، این افزایش تا سقف آن هزینه قبلی باید به عنوان درآمد شناسایی شود.
- کاهش مبلغ دفتری سرمایهگذاری در برآیند تجدید ارزیابی باید به عنوان هزینه شناخته شود. اگر این کاهش مربوط به افزایش قبلی باشد که به حساب مازاد تجدید ارزیابی منظور شده است؛ این کاهش باید به میزان مازاد تجدید ارزیابی بدهکار شود و مازاد آن به عنوان هزینه شناخته شود.
مفهوم تحقق در رابطه با مازاد تجدید ارزیابی:
مازاد تجدید ارزیابی بهعنوان درآمد تحققنیافته شناخته میشود. از این رو، نمیتوان از آن برای افزایش سرمایه استفاده کرد و فقط زمانی که اتفاق بیفتد به عنوان حساب سود یا دزیان انباشته انتقال داده میشود.
دریافت سود سهمی یا سهام جایزه:
- برای مشخص کردن مبلغ دفتری هر سهم، باید مبلغ دفتری سرمایهگذاری را بر تعداد کل سهام موجود بعد از دریافت سود سهمی تقسیم کرد.
- دریافت سود سهمی، هیچ وجه نقد یا دارایی دیگری به واحد تجاری سرمایهگذار نمیدهد.
- درآمد سرمایهگذاری، در زمان دریافت سود سهمی شناخته نمیشود و بهای تمامشده سرمایهگذاری افزایش نمییابد؛ تنها تعداد سهام در سرمایهگذاری افزایش مییابد و بدین سبب، مبلغ دفتری هر سهم کاهش مییابد.
تقسیم سود نقدی:
تقسیم سود نقدی و سپس افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران باید طبق اصلاحیه قانون تجارت و استاندارد حسابداری شماره 3 با عنوان درآمد عملیاتی شناسایی شود.
واگذاری سرمایهگذاریها
- هر گاه سرمایهگذاری واگذار شود، تمایز میان منافع حاصل از واگذاری و مبلغ دفتری باید به عنوان درآمد یا هزینه شناسایی شود.
- در مورد سرمایهگذاریهای جاری که به خالص ارزش فروش یا ارزش بازار ثبت شدهاند و سرمایهگذاریهای بلندمدت که به مبلغ تجدید ارزیابی منعکس شدهاند، سود یا زیان واگذاری باید نسبت به آخرین مبلغ دفتری تعیین شود.
تفاوت ناشی از واگذاری سرمایهگذاریها
- در مورد سرمایهگذاریهایی که به عنوان دارایی جاری نگهداری میشوند، تفاوت ناشی از واگذاری باید به عنوان درآمد یا هزینه سرمایهگذاری شناسایی شود.
- در مورد سرمایهگذاریهای بلندمدت، تفاوت ناشی از واگذاری باید به عنوان سود یا زیان واگذاری شناسایی شود.
- هرگونه مازاد ناشی از تجدید ارزیابی که از پیش در حساب مازاد تجدید ارزیابی ثبت شده است، باید به عنوان تغییر در اجزای حقوق صاحبان سرمایه به بستانکار حساب سود و زیان انباشته منتقل شود.
واگذاری بخشی از سرمایهگذاری:
- اگر فقط قسمتی از سرمایهگذاری که به بهای تمامشده ثبت شده است، واگذار شود؛ مبلغ دفتری باید بر اساس میانگین بهای تمامشده مجموع سرمایهگذاری محاسبه شود.
فروش حق تقدم خرید سهام:
- در مواردی که حق تقدم خرید سهام توسط شرکت به فروش میرسد، مبلغ دفتری سرمایهگذاری مرتبط پس از کسر مبلغ اسمی سهام موجود، باید به نسبت تعداد بین حق تقدم و سهام موجود تسهیم شود.
تغيير دستهبندی سرمايهگذاريها
در استاندارد حسابداری، گاهی ممکن است شرایطی پیش بیاید که واحد تجاری بخواهد نوع نگهداری سرمایهگذاریهای خود را از بلندمدت به جاری یا برعکس تغییر دهد. در این موارد، باید طبق اصول زیر عمل کند:
تغییر طبقهبندی از بلندمدت به جاری
دو روش وجود دارد که متناسب با شرایط ارزیابی سرمایهگذاریها، باید یکی از آن دو انتخاب شود:
- اگر سرمایهگذاریهای کوتاهمدت به شیوه اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش ثبت شوند؛ سرمایهگذاری بلندمدت باید به اقل بهای تمامشده و مبلغ دفتری انتقال یابد. اگر سرمایهگذاری م دنظر از پیش تجدید ارزیابی شده باشد، باید مانده مازاد تجدید ارزیابی موقع انتقال، برگشت داده شود.
- اگر سرمایهگذاریهای جاری بر اساس ارزش بازار گزارش شوند، هنگام انتقال آنها به سرمایهگذاریهای بلندمدت، باید به مبلغ دفتری منتقل شوند. در صورتی که تغییرات ارزش بازار این سرمایهگذاریها پیش از این در سود یا زیان تأثیر گذاشته باشد، باقیمانده مازاد تجدید ارزیابی مربوط به آنها باید به حساب سود و زیان انباشته منتقل شود.
تغییر طبقهبندی از جاری به بلندمدت
سرمایهگذاری کوتاهمدت باید با توجه روشهای زیر انتقال پیدا کند:
- اگر سرمایهگذاری از قبل به اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش ثبت شده، به همان صورت منتقل میشود.
- اگر به ارزش بازار یا خالص ارزش فروش ثبت شده، به همان ارزش انتقال مییابد.
نکته مهم: در برخی شرایط خاص (طبق بند ۱۵ استاندارد)، ممکن است سرمایهگذاری که در ابتدا بهعنوان دارایی جاری خریداری شده به دلایلی، نیاز به تغییر طبقهبندی پیدا کند؛ یا بالعکس، شرایط قبلی از بین رفته و نیاز باشد از بلندمدت به جاری تبدیل شود؛ در این صورت، نحوه حسابداری تغییر طبقهبندی باید مطابق بندهای ۴۹ و ۵۰ انجام شود.
الزام به مستندسازی
در تمامی موارد تغییر طبقهبندی سرمایهگذاریها، واحد تجاری موظف است این تصمیم را بهصورت رسمی مستند کند و در سوابق داخلی ثبت نماید. همچنین باید تاریخ مؤثر انتقال بهطور دقیق مشخص شود تا از نظر حسابداری و حسابرسی مشکلی ایجاد نشود.
صورت سود و زيان
علاوه بر مواردی که گفته شد، برخی اقلام خاص هستند که طبق استاندارد حسابداری باید به صورت مستقیم در صورت سود یا زیان واحد تجاری شناسایی شوند. این اقلام عبارتنداز:
هزینههای ناشی از کاهش ارزش سرمایهگذاریها:
1) هزینه کاهش خالص ارزش فروش سرمایهگذاریهای کوتاهمدت
در مواردی که سرمایهگذاریهای جاری به روش “اقل بهای تمامشده و خالص ارزش فروش” ارزیابی میشوند، اگر خالص ارزش فروش کاهش یابد، باید تفاوت آن به عنوان هزینه در سود یا زیان دوره لحاظ شود.
2) هزینه کاهش دائمی در ارزش سرمایهگذاریهای بلندمدت
اگر یک سرمایهگذاری بلندمدت با روش بهای تمامشده ارزیابی شده باشد و ارزش آن بهطور دائمی کاهش یابد، این کاهش باید بهعنوان هزینه در صورت سود و زیان شناسایی شود.
3) برگشت کاهشهای قبلی
در صورتی که شرایط بازار یا وضعیت سرمایهگذاری تغییر کرده و کاهشهای ارزش قبلی دیگر صادق نباشند، باید مبلغ برگشت به عنوان درآمد در سود یا زیان شناسایی شود.
مؤسسات تخصصی سرمايهگذاری
بعضی از شرکتهای تخصصی سرمایهگذاری بر اساس اساسنامه، اجازه تقسیم سود ناشی از واگذاری سرمایهگذاریها یا افزایش ارزش آنها را ندارند؛ اما، بدین معنا نیست که سودهای مربوطه در حسابداری نادیده گرفته شوند.
چه باید کرد؟
- ابتدا سود یا زیان حاصل از واگذاری یا تغییر ارزش سرمایهگذاریها باید در صورت سود و زیان شناسایی شود. به عبارت دیگر، مثل: هر درآمد یا هزینه دیگری، در گزارش عملکرد مالی ثبت میشود.
- سود یا زیان مربوطه به حساب اندوختههایی که توانایی تسهیم را ندارد، انتقال پیدا میکند.
اندوختههای مورد نظر در ترازنامه باقی میمانند و تا زمانی که اجازه تسهیم آنها صادر نشده باشد، به سهامداران تعلق نخواهد گرفت.
مثال: شرکت راهیان، سرمایهگذاری به مبلغ 25 میلیارد ریال دارد و آن را به قیمت 35 میلیارد ریال میفروشد؛ سود حاصل از آن 10 میلیارد ریال خواهد بود.
- ابتدا این 5 میلیارد ریال در صورت سود یا زیان به عنوان درآمد سرمایهگذاری ثبت میشود.
- اما به دلیل اینکه، اساسنامه شرکت اجازه تقسیم این سود را نمیدهد، این مبلغ از سود خالص جدا و به حساب اندوخته غیرقابل تقسیم منتقل میشود.
نحوه افشا
برای شفافسازی وضعیت مالی واحد تجاری و کمک به تحلیلگران، حسابرسان و استفادهکنندگان صورتهای مالی، افشای دقیق و روشن اطلاعات مربوط به سرمایهگذاریها ضروری میباشد. طبق استاندارد حسابداری، موارد زیر باید در صورتهای مالی افشا شود:
رویههای حسابداری مورد استفاده برای سرمایهگذاریها
- مبنای شناسایی و اندازهگیری سرمایهگذاریها.
- نحوه حسابداری تغییرات در مبلغ دفتری (به عنوان مثال: اگر تجدید ارزیابی یا کاهش ارزش انجام شده).
- شیوهی انتقال بین طبقات جاری و بلندمدت.
سرمایهگذاریهای سریع المعامله نگهداری شده به عنوان دارایی جاری
مبلغ این سرمایهگذاریها باید بهصورت جداگانه ذکر شود. این موضوع برای تحلیل نقدشوندگی داراییها اهمیت زیادی دارد.
درآمد حاصل از سرمایهگذاریهای سریع المعامله
- درآمد ناشی از افزایش ارزش بازار سرمایهگذاریها.
- سود یا زیان حاصل از انتقال بین طبقه جاری و بلندمدت.
ارزش بازار سرمایهگذاریهای سریع المعامله (جاری)
برای سرمایهگذاریهایی که به روش اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش ارزیابی شدهاند، افشای ارزش بازار آنها الزامی است.
ارزش بازار سرمایهگذاریهای سریع المعامله (غیرجاری)
اگر این نوع سرمایهگذاریها به عنوان دارایی غیرجاری نگهداری شده باشند، باز هم ارزش بازار آنها باید افشا شود.
سود یا زیان حاصل از واگذاری سرمایهگذاریهای بلندمدت
اگر سرمایهگذاری بلندمدت فروخته شده، سود یا زیان حاصل از آن باید به صورت جداگانه افشا و گزارش شود.
مبلغ ذخیره کاهش دائمی ارزش سرمایهگذاریهای بلندمدت
اگر کاهش دائمی در ارزش آنها وجود داشته، باید مبلغ آن را افشا کرد؛ بدین سبب، بر ارزیابی ریسک و ثبات مالی واحد تجاری تأثیر گذار است.
موانع مهم در نقدشوندگی یا انتقال سرمایهگذاریها
- ممنوعیت فروش در دورهای خاص.
- محدودیتهای قانونی یا قراردادی برای تبدیل به وجه نقد.
پرتفوی سرمایهگذاری برای مؤسسات سرمایهگذاری تخصصی
اگر فعالیت اصلی واحد تجاری سرمایهگذاری در اوراق بهادار باشد، صورت تحلیلی پرتفوی سرمایهگذاریها باید افشا شود. این صورت شامل: جزئیاتی مثل: ترکیب سرمایهگذاریها، نوع اوراق بهادار، ریسکها و بازده مورد انتظار میباشد.
این استاندارد به واحدهای تجاری کمک میکند تا سرمایهگذاریها را بهدرستی طبقهبندی، ارزشگذاری و افشا کنند و از دستکاری سود یا زیان جلوگیری شود.
کلام نهایی
استاندارد حسابداری شماره ۱۵ بهطور جامع به روشهای شناسایی، اندازهگیری و افشای سرمایهگذاریها پرداخته و نکات کلیدی را در خصوص نحوه طبقهبندی سرمایهگذاریها به جاری و بلندمدت، ارزیابی آنها بر اساس ارزش بازار یا بهای تمامشده، و شناسایی سود و زیان ناشی از تغییرات در ارزش بازار بیان کرده است. این استاندارد همچنین برای شرایط خاص، مانند کاهش دائمی ارزش یا واگذاری سرمایهگذاریها، راهکارهای دقیقی ارائه میدهد تا از شفافیت و دقت در صورتهای مالی اطمینان حاصل شود. در نهایت، پیادهسازی صحیح این استاندارد میتواند به واحدهای تجاری کمک کند تا از دستکاریهای احتمالی در گزارشهای مالی جلوگیری کرده و اطلاعات مالی مفید و قابل اعتمادی را به استفادهکنندگان ارائه دهند.
پرسشهای متداول
- استاندارد حسابداری شماره ۱۵ مربوط به چیست؟
این استاندارد به نحوه شناسایی، اندازهگیری و افشای سرمایهگذاریها در صورتهای مالی میپردازد؛ شامل: سرمایهگذاریهای جاری و بلندمدت. - تفاوت سرمایهگذاریهای جاری و بلندمدت چیست؟
سرمایهگذاریهای جاری برای نگهداری کمتر از یک سال (قابل نقد شدن سریع) و بلندمدت برای نگهداری بیش از یک سال در نظر گرفته میشوند. - سود یا زیان حاصل از فروش سرمایهگذاری چگونه شناسایی میشود؟
تمایز میان مبلغ فروش و مبلغ دفتری سرمایهگذاری به عنوان درآمد یا هزینه (سود یا زیان) شناسایی میشود. - اگر ارزش بازار سرمایهگذاری کاهش پیدا کند، چه باید کرد؟
باید ذخیره کاهش ارزش شناسایی شود. در صورت تغییر شرایط و برگشت ارزش، امکان برگشت ذخیره هم وجود دارد.
منابع معتبر
- سازمان حسابرسی ایران: audit. org. ir
- فدراسیون بین المللی حسابداران (IFAC): ifac. org