استاندارد حسابداری شماره ۱۷ با عنوان «داراییهای نامشهود»، جایگزین نسخههای قبلی خود شده و با هدف همسویی بیشتر با استانداردهای بینالمللی و ارتقای کیفیت گزارشگری مالی بازنگری شده است. این استاندارد بر نحوه شناسایی، اندازهگیری و افشای داراییهای غیرعینی مانند نرمافزارها، علائم تجاری و حق اختراع تمرکز دارد. تغییرات اصلی شامل ادغام استاندارد حسابداری شماره ۷، بازنگری در تعریف دارایی نامشهود، و تعیین قواعد جدید درباره عمر مفید داراییها است. همچنین دامنه کاربرد، تعاریف کلیدی و اصول شناخت و اندازهگیری اولیه این داراییها در متن به تفصیل بیان شده است.
این استاندارد جایگزین نسخه قبلی استاندارد شماره 17 و همچنین استاندارد شماره 7 با عنوان “حسابداری مخارج تحقیق و توسعه” شده است. الزامات این استاندارد از ابتدای سال مالی 1386 لازمالاجرا بوده و هدف آن، شناسایی، اندازهگیری و افشای داراییهایی است که ماهیت فیزیکی ندارند ولی دارای ارزش اقتصادی هستند؛ مانند: نرمافزارها، علائم تجاری، حق اختراع و سرقفلی.
با توجه به نقش روزافزون این نوع داراییها در ساختار مالی شرکتها، استاندارد شماره 17 کمک میکند تا اطلاعات مالی شفافتر و قابل اتکاتری ارائه شود.
دلایل تجدید نظر در استاندارد شماره 17 حسابداری
این تجدیدنظر با هدف همراستایی بیشتر با استانداردهای بینالمللی حسابداری و همچنین بهبود کیفیت و کارایی استاندارد قبلی انجام شده است؛ در واقع، سازمان حسابرسی تلاش کرده تا با بازنگری در مفاد این استاندارد، زمینه اجرای بهتر و دقیقتر آن را در واحدهای تجاری فراهم کند و فاصله میان گزارشگری مالی داخلی و بینالمللی را کاهش دهد.
تغییرات اصلی
استاندارد حسابداری شماره 17 با عنوان «داراییهای نامشهود»، در مقایسه با نسخههای پیشین خود دچار تغییرات اساسی شده است. این تجدیدنظر با هدف هماهنگی بیشتر با استانداردهای بینالمللی حسابداری و نیز بهبود ساختار و مفاهیم استاندارد قبلی صورت گرفته است؛ در ادامه، مهمترین تغییرات این استاندارد آورده شده است:
ادغام با استاندارد حسابداری شماره 7
در نسخه جدید، موضوع حسابداری مخارج تحقیق و توسعه که از پیش بهصورت مستقل در قالب استاندارد شماره 7 ارائه شده بود، در استاندارد شماره 17 ادغام شده است.
بازنگری در تعریف دارایی نامشهود
استاندارد شماره 17 قبل از دارایی نامشهود، به دارایی غیرپولی و بدون ماهیت عینیای اطلاق میشود که:
- برای استفاده در تولید یا عرضه کالا و خدمات، اجاره به دیگران یا مقاصد اداری نگهداری شود.
- طی بیش از یک دوره مالی مورد استفاده قرار گیرد.
در استاندارد جدید، این دو شرط از تعریف حذف شدهاند، تا تعریف جامعتر و انعطافپذیرتری ارائه شود و دامنه شمول داراییهای نامشهود افزایش یابد.
تعیین تخمینی عمر مفید داراییهای غیرمملوس
در نسخه قبلی استاندارد، فرض بر این بود که همه داراییهای نامشهود، عمر مفید معین دارند و به طور معمول این عمر از 20 سال فراتر نمیرود، مگر در شرایط خاص؛ اما، در استاندارد جدید:
- این فرض قابل رد، حذف شده است.
- داراییهای نامشهود به دو دسته با عمر مفید معین و عمر مفید نامعین تقسیم شدهاند.
- داراییهایی با عمر مفید نامعین مشمول استهلاک نمیشوند؛ ولی، همچنان باید بهطور منظم از نظر کاهش ارزش ارزیابی شوند.
هدف استاندارد شماره 17 حسابداری
هدف استاندارد حسابداری شماره 17، تجویز نحوه شناسایی، اندازهگیری و افشای داراییهای نامشهود در صورتهای مالی میباشد. این استاندارد تلاش میکند، ضوابط مشخصی برای ثبت این داراییها ارائه دهد تا اطلاعات مالی ارائهشده، شفاف، قابل اتکا و قابل مقایسه باشد.
استاندارد مذکور، بر 3 رویکرد تمرکز اصلی دارد:
- تعیین در زمان ضبط و نحوه شناسایی داراییهای نامشهود در دفاترها.
- نحوه تعیین مبلغ دفتری آنها شامل: استهلاک و کاهش ارزش.
- الزامات افشا برای ارائه اطلاعات کامل به استفادهکنندگان صورتهای مالی.
این چارچوب به واحدهای تجاری کمک میکند تا برخوردی یکنواخت و حرفهای با داراییهایی نظیر: نرمافزارها، علائم تجاری، حق اختراع و سایر داراییهای غیرعینی داشته باشند.
دامنه کاربرد استاندارد شماره 17 حسابداری
استاندارد حسابداری شماره ۱۷، مبنای اصلی شناسایی و اندازهگیری داراییهای نامشهود است؛ مگر آنکه استاندارد دیگر، روش حسابداری متفاوتی برای آن دارایی خاص مشخص کرده باشد.
با این حال، این استاندارد در برخی موارد خاص قابل اعمال نیست؛ مهمترین استثناها عبارتنداز:
- سرقفلی ناشی از ترکیبهای تجاری که مشمول الزامات استاندارد حسابداری شماره ۱۹ با عنوان «ترکیبهای تجاری» است.
- حق امتیاز معادن و مخارج مربوط به اکتشاف، توسعه و استخراج منابع طبیعی مانند: معادن، نفت و گاز که قابل احیا نمیباشند.
- داراییهای نامشهودی که در جریان عادی عملیات واحد تجاری با هدف فروش، نگهداری میشوند؛ مانند: برخی از پروژهها یا محصولات خاص که تحت پوشش استانداردهای شماره ۸ و ۹ قرار میگیرند.
- مخارج قبل از بهرهبرداری، باید طبق استاندارد حسابداری شماره 24 با عنوان «گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهرهبرداری» رسیدگی شود.
- داراییهای نامشهودی که بهعنوان داراییهای نگهداریشده برای فروش طبقهبندی شدهاند، طبق استاندارد حسابداری شماره ۳۱ «داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده».
همچنین، این استاندارد در مورد مخارج مربوط به تبلیغات، آموزش و تحقیق و توسعه نیز کاربرد دارد. هرچند فعالیتهای تحقیق و توسعه ممکن است منجر به ایجاد یک دارایی فیزیکی (مثل: نمونهسازی محصول) شوند؛ اما ارزش واقعی چنین داراییهایی، بیشتر در دانش و نوآوری نهفته در آنها میباشد تا در بخش فیزیکی آنها؛ بدین جهت، چنین مخارجی نیز در چارچوب داراییهای نامشهود بررسی میشوند.
تعاریف و مفاهیم کلیدیاستاندارد شماره 17 حسابداری
- ارزش اقتصادی: خالص ارزش فعلی، جریانهای نقدی آیندهای که از استفاده مستمر دارایی به دست میآید؛ شامل: جریانهای نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن.
- ارزش باقیمانده: مبلغی که واحد تجاری میتواند از واگذاری دارایی پس از کسر هزینههای واگذاری به دست آورد، با این فرض که دارایی در پایان عمر مفید خود قرار دارد.
- ارزش منصفانه: مبلغی که خریدار و فروشنده مطلع و مایل، در یک معامله واقعی و در شرایط عادی میتوانند دارایی را در ازای آن مبادله کنند.
- استهلاک: دارایی که بر اثر طی زمان، با توجه به عمر مفید خود مستهلک یا از عمر خود کاسته میشود.
- بهای تمام شده: مبلغ وجه نقد یا معادل نقدی که، برای تحصیل یا ایجاد دارایی پرداخت شده است یا طبق الزامات سایر استانداردهای حسابداری به دارایی، تخصیص داده شده است.
- تحقیق: پژوهش نو و برنامهریزیشده با هدف کسب دانش علمی یا فنی جدید.
- توسعه: استفاده از یافتههای تحقیقاتی یا دانش موجود برای طراحی و ایجاد محصولات، خدمات یا فرآیندهای جدید، یا بهبود قابل توجه نمونههای قبلی آنها میباشد. (مثال: بهکارگیری نتایج یک پژوهش، برای ساخت نسخهی پیشرفتهتری از یک نرمافزار حسابداری.)
- خالص ارزش فروش: مبلغی که از فروش دارایی در شرایط عادی به دست میآید؛ اما، پس از کسر تمامی هزینههای مربوط به فروش.
- دارایی: شرکت از طریق یک معامله یا رویداد گذشته، کنترل قانونی یا قراردادی بر منافع اقتصادی آینده خود به دست آورد.
- دارایی نامشهود: دارایی قابل شناسایی که، غیرپولی و فاقد ماهیت عینی است.
- داراییهای پولی: وجه نقد و داراییهایی که قرار است به مبلغ ثابت یا قابل تعیین از وجه نقد دریافت شوند.
- زیان کاهش ارزش: زیان کاهش ارزش زمانی شناسایی میشود که ارزش دفتری یک دارایی از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد. این اختلاف نشاندهنده کاهش قابلیت بازیافت اقتصادی آن دارایی است.
- عمر مفید: مدت زمان یا تعداد واحدهای تولیدی که انتظار میرود دارایی توسط واحد تجاری مورد استفاده قرار گیرد.
- مبلغ استهلاکپذیر: مبلغی که به طور واقعی باید طی سالهای استفاده از دارایی، به عنوان هزینه استهلاک شناسایی شود. این مبلغ از تفاوت بین بهای دارایی و ارزش نهایی که انتظار میرود در پایان عمر مفید باقی بماند، به دست میآید.
- مبلغ دفتری: مبلغی که دارایی پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته در ترازنامه نشان داده میشود.
- مبلغ بازیافتنی: بالاترین ارزشی که میتوان از دارایی کسب کرد؛ چه از راه فروش آن (بعد از کسر هزینههای فروش)، چه از طریق استفاده از آن در عملیات شرکت.
ویژگیهای داراییهای نامشهود
واحدهای تجاری، اغلب منابع خود را برای تحصیل، توسعه، نگهداری و بهبود داراییهای نامشهود صرف میکنند. این داراییها شامل: دانش فنی یا علمی، طراحی و اجرای سیستمهای جدید، حق امتیاز و علائم تجاری میشود؛ از جمله نمونههای رایج مربوط به این داراییها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نرمافزارهای رایانهای.
- حق اختراع.
- حق تألیف.
- حق تکثیر یا نمایش فیلمهای سینمایی و ویدئویی.
- سرقفلی محل کسب (حق کسب یا پیشه یا تجارت).
- حق استفاده از خدمات عمومی.
- حق امتياز تولید یا خدمات.
این موارد، جزء داراییهای نامشهودی میباشند که واحدهای تجاری در فرآیند فعالیتهای خود ممکن است برای بهبود وضعیت اقتصادی و تجاری خود از آنها استفاده کنند.
ماهیت غیرعینی
داراییهای نامشهود بهدلیل ماهیت غیرعینی و غیرپولی خود تعریف میشوند؛ به این ترتیب، اقلامی مانند: حسابهای دریافتی در زمره این داراییها قرار نمیگیرند.
برخی از داراییهای نامشهود ممکن است درون یا روی یک عنصر عینی قرار داشته باشند، مانند: لوحهای فشرده (برای نرمافزارهای رایانهای)، مدارک قانونی (برای حق اختراع یا پروانه رسمی) یا فیلمها. در چنین شرایطی، طبقهبندی این اقلام به عنوان دارایی ثابت مشهود یا دارایی نامشهود، نیازمند قضاوت است تا مشخص شود کدام عنصر مهمتر است.
قابلیت تشخیص
دارایی باید ماهیت مجزا و مستقل داشته باشد؛ مثال: یک حق اختراع یا حق تألیف بهوضوح قابل تمایز از سرقفلی کلی واحد تجاری باشد؛ به این ترتیب، سرقفلی واحد تجاری که قابل تفکیک از کل واحد تجاری یا سایر داراییهای آن نباشد، به عنوان دارایی نامشهود شناسایی نمیشود.
البته اگر منافع اقتصادی در آینده داشته باشد؛ این منافع ممکن است از ترکیب داراییهای قابل تشخیص به دست آید یا از داراییهایی که به صورت جداگانه، شرایط شناسایی در صورتهای مالی را ندارند، حاصل شود. با این حال، واحد تحصیلکننده ممکن است مبلغی را بابت آنها در ترکیب تجاری بپردازد (سرقفلی ناشی از ترکیب تجاری در استاندارد حسابداری شماره 19 مطرح شده است).
دارایی زمانی قابل تشخیص در نظر گرفته میشود و تعریف دارایی نامشهود را برآورده میکند که حداقل یکی از شرایط زیر را داشته باشد:
1- جداشدنی باشد؛ یعنی بتوان آن را برای فروش، انتقال، اعطای حق امتیاز، اجاره یا مبادله (به صورت جداگانه یا همراه با یک قرارداد، دارایی یا بدهی مرتبط) از واحد تجاری جدا کرد.
2- از حقوق قراردادی یا سایر حقوق قانونی ناشی شود، صرف نظر از اینکه آیا این حقوق قابل انتقال یا جداشدنی از واحد تجاری یا سایر حقوق و تعهدات باشند یا خیر.
شناخت و اندازهگیری اولیه دارایی نامشهود
زمان و معیارهای شناخت دارایی نامشهود:
یک قلم دارایی نامشهود باید زمانی شناسایی شود که:
- با تعریف داراییهای نامشهود مطابقت داشته باشد.
- معیارهای شناخت، احراز شده باشد شامل: اطمینان از وجود منافع اقتصادی آتی و قابلیت اندازهگیری هزینه آن به شکل قابل اتکاء باشد.
شرایط لازم برای شناسایی دارایی نامشهود:
برای اینکه یک دارایی به عنوان دارایی نامشهود شناسایی شود، باید:
- جریانی که از منافع اقتصادی آتی به واحد تجاری وارد میشود، محتمل باشد.
- هزینه یا ارزش آن بهطور معقول و قابل اندازهگیری باشد.
-
- پشتیبانی از پیشبینیهای آینده: پیشبینی جریانات منافع اقتصادی آتی باید با استفاده از مفروضات معقول و شواهد موجود در زمان شناخت اولیه، ارزیابی شود. این ارزیابی باید بر اساس شواهد قابل تایید و بیطرفانه باشد.
- کنترل بر دارایی نامشهود: واحد تجاری باید کنترل بر دارایی نامشهود را داشته باشد به این معنا که بتواند از دسترسی دیگران به منافع آن جلوگیری کرده و از آن بهرهبرداری کند. این کنترل اغلب از طریق حقوق قانونی مانند: حق تکثیر یا حق تألیف به دست میآید.
- شواهد برای ارزیابی: در مواردی که شواهد بیطرفانه در مورد توانایی استفاده از دارایی نامشهود وجود ندارد، ممکن است از طریق تحلیلهای فنی و اقتصادی مانند: طرح تجاری یا ارزیابی منابع فنی و مالی، توانایی استفاده از آن ارزیابی شود.
تحصیل جداگانه
- تعریف بهاي تمام شده دارایی نامشهود: اگر دارایی نامشهود بهطور جداگانه تحصیل شود، مابازاء آن به طور معمول مشخص باشد؛ بر این اساس، میتوان بهای تمامشده را بهطور اتکاپذیر اندازهگیری کرد.
- ترکیب بهای تمامشده دارایی نامشهود: بهای تمامشده دارایی نامشهود عبارتنداز:
- قیمت خرید (شامل: عوارض و مالیاتهای غیر قابل استرداد خرید)
- هر نوع هزینهای که بهطور مستقیم در مسیر آمادهسازی دارایی برای بهرهبرداری مورد نظر شرکت صرف میشود، بهعنوان بخشی از بهای تمامشده دارایی در نظر گرفته میشود.
برای محاسبه بهای خرید، تخفیفات تجاری کسر میشود. مخارج مستقیم شامل: مخارجی از جمله، حقالزحمههای خدمات حقوقی و هزینههای آزمایش عملکرد صحیح دارایی میباشد. وقتی یک دارایی بهصورت قسطی یا با مهلت پرداخت خریداری شود، قیمت تمامشده آن همان قیمت نقدی روز معامله در نظر گرفته میشود. اگر قیمت نسیه بیشتر از قیمت نقدی باشد، تفاوت آن بهعنوان هزینه مالی (سود تضمینشده) طی مدت اعتبار در صورتهای مالی شناسایی میشود، مگر اینکه طبق استاندارد شماره ۱۳، این مبلغ باید به خود دارایی اضافه شود.
- مخارج غیرمعتبر برای بهای تمامشده دارایی نامشهود:
برخی مخارج در بهای تمامشده دارایی نامشهود منظور نمیشود؛ این مخارج عبارتند از:
-
- مخارج معرفی محصول یا خدمات جدید مانند: تبلیغات.
- زمانی که سازمان، به قصد توسعه کسب و کار خود در منطقه جدید یا با گروهی از مشتریان جدید برای کار همکاری داشته باشد، اغلب هزینههایی مانند: آموزش نیروهای تازهکار یا تجهیز محیط کاری متحمل میشود. این هزینهها اگر چه مهم و ضروری هستند؛ اما از نظر حسابداری، به عنوان هزینه جاری محسوب میشوند، نه دارایی.
مخارج اداری، عمومی و فروش
4. پایان دوره شناسایی هزینهها در بهای تمامشده دارایی: وقتی دارایی نامشهود به مرحلهای میرسد که میتوان از آن استفاده عملی کرد، فرآیند افزودن مخارج به بهای تمامشده آن به اتمام میرسد.
5. عملیات غیرضروری برای آمادهسازی دارایی نامشهود: برخی عملیات مرتبط با دارایی نامشهود، ممکن است برای آمادهسازی آن جهت استفاده موردنظر ضروری نباشد؛ این عملیات ممکن است در طول فرآیند ایجاد دارایی یا قبل از آن انجام شود. درآمدها و هزینههای چنین عملیاتی، در سود یا زیان دوره وقوع شناخته میشوند.
تحصیل از طریق ترکیب تجاری
1- دارایی نامشهود در ترکیب تجاری: در صورتی که دارایی نامشهود در ترکیب تجاری تحصیل گردد، طبق استاندارد حسابداری شماره 19 با عنوان “ترکیبهای تجاری”، بهای تمامشده دارایی نامشهود با ارزش منصفانه آن در تاریخ تحصیل میباشد
2- شناسايي دارایی نامشهود در ترکیب تجاری: طبق استاندارد حسابداری شماره ۱۹، واحد تحصیلکننده موظف است در تاریخ تحصیل، داراییهای نامشهود واحد تحصیلشده را به طور جدا از سرقفلی شناسایی کند، مشروط بر اینکه ارزش منصفانه آن دارایی بهطور قابل اتکا قابل اندازهگیری باشد؛ این الزام حتی در صورتی نیز برقرار است که واحد تحصیلشده پیش از انجام ترکیب تجاری، آن دارایی را در صورتهای مالی خود شناسایی نکرده باشد.
3- شناسايي پروژه تحقیق و توسعه در ترکیب تجاری: اگر در جریان ترکیب تجاری شرکت خریدار، پروژه تحقیق و توسعهای را از شرکت هدف تحصیل کند، تشخیص دارایی مجزا از دارایی سر قفلی به عوامل زیر بستگی دارد:
- پروژه به طور حتمی دارای ویژگیهای دارایی نامشهود باشد.
- ارزش آن بهشکل قابل اطمینان قابل اندازهگیری باشد.
این دارایی باید قابل انتقال به دیگران باشد یا بر پایه قرارداد یا حقوق قانونی شکل گرفته باشد.
اندازهگيری ارزش منصفانه دارايی نامشهود تحصيلشده در تركيب تجاری
1- ارزش منصفانه داراییهای نامشهود تحصیلشده در ترکیبهای تجاری
بهطور کلی میتوان ارزش منصفانه داراییهای نامشهود تحصیلشده، در ترکیبهای تجاری را با اتکاپذیری کافی اندازهگیری و جدا از سرقفلی شناسایی کرد. در شرایطی که برای برآورد ارزش منصفانه، نتایج مختلفی با سطوح متفاوتی از احتمال وقوع وجود داشته باشد، ممکن است اندازهگیری با نوعی ابهام همراه شود.
با این حال، وجود چنین ابهامی لزوماً بهمعنای ناتوانی در اندازهگیری قابل اتکا نیست؛ بلکه ارزش منصفانه همچنان میتواند با استفاده از روشهای منطقی و مبتنی بر دادههای بازار، بهطور معقول تخمین زده شود. از سوی دیگر اگر دارایی نامشهود تحصیلشده در ترکیب تجاری، دارای عمر مفید معین باشد، این پیشفرض قابل رد است که میتوان ارزش منصفانه آن را بهطور اتکاپذیر اندازهگیری کرد.
2- سنجش تفکیکپذیری واقعی داراییهای نامشهود هنگام ادغام شرکتها
بعضی داراییهای نامشهود، تنها زمانی معنا و ارزش پیدا میکنند که در قالب یک ترکیب هماهنگ با سایر اجزای مکمل بهکار گرفته شوند؛ بهصورت مستقل، این داراییها کارکرد مشخصی ندارند.
مثال: 1) مجوز انتشار مجله تنها در صورتی ارزشمند است که بانک اطلاعاتی مشترکین آن نیز در اختیار خریدار باشد؛ در غیر این صورت، فاقد کارایی تجاری خواهد بود. 2) علامت تجاری آب معدنی ممکن است تنها با منبع خاص آن چشمه معنا داشته باشد؛ یعنی نمیتوان برند را جدا از چشمه واگذار کرد.
نکته اجرایی مهم: اگر در چنین شرایطی، امکان اندازهگیری دقیق و اتکاپذیر ارزش منصفانه هر کدام از این داراییها (بهصورت مجزا) وجود نداشته باشد، شرکت تحصیلکننده باید کل این مجموعه را بهعنوان یک دارایی واحد نامشهود (مجزا از سرقفلی) شناسایی کند.
3- علامت تجاری و نام تجاری: شناسایی داراییهای مکمل
برخی از داراییهای نامشهود تحصیلشده در ادغام تجاری، فاقد کارایی مستقل هستند و تنها در صورتی میتوان آنها را دارای ارزش دانست که در کنار سایر عناصر مرتبط مورد استفاده قرار گیرند. در این موارد، واژههایی مثل: «علامت تجاری» اغلب برای کل این مجموعه به صورت مکمل بهکار میروند، نه فقط یک جزء خاص.
نکته
زمانی که نتوان برای هر جزء از یک برند یا مجموعه دارایی نامشهود، بهطور جداگانه قیمتگذاری قابلاعتمادی انجام داد، شرکت باید کل مجموعه را بهعنوان یک دارایی تجمیعی ملاحظه کند؛ ولی اگر ارزیابی مجزای اجزا ممکن باشد، میتوان آنها را بهطور جداگانه شناسایی کرد، البته فقط در صورتی که عمر مفید آنها یکسان باشد. همچنین این موضوع باعث هماهنگی در محاسبه استهلاک و افشای مالی شفافتر میشود.
مثال: شرکت «لاران» در جریان خرید یک برند مشهور مواد غذایی، علاوه بر علامت تجاری، به فرمول اختصاصی سس، بستهبندی منحصربهفرد و دستورالعملهای تولید نیز دسترسی پیدا میکند. اگر ارزش این اجزاء بهصورت مستقل قابل برآورد نباشد، باید به منظور دارایی تجمیعی در طیف برند شناسایی و تشخیص داده شود.
4- شرایطی که مانع اندازهگیری ارزش منصفانه دارایی نامشهود میشود
گاهی اوقات با وجود حضور دارایی نامشهود در جریان خرید یا ادغام، نمیتوان ارزش منصفانه آن را با اطمینان تعیین کرد. این مسئله بیشتر در شرایطی دیده میشود که:
- دارایی مورد نظر از حقوق قانونی یا قرارداد خاصی ناشی شده باشد؛ ولی، قابل تفکیک از سایر اجزای شرکت نباشد (مثل: در هم تنیده با فرایند یا تیم داخلی باشد).
- اگر هم قابل تفکیک باشد، هیچگونه سابقه یا مرجع مشخصی برای معاملات قبلی آن دارایی یا نمونههای مشابه آن وجود نداشته باشد.
نکته مهم
در چنین شرایطی، واحد تحصیلکننده نمیتواند با اطمینان، ارزش منصفانهای برای دارایی تعیین کند؛ بدین ترتیب، ممکن است نتواند آن را بهعنوان یک دارایی نامشهود مستقل از سرقفلی شناسایی کند.
مثال: شرکت «پارسویژن» در جریان خرید یک مجموعه فناوری، به یک پلتفرم نرمافزاری خاص با فرآیند پیچیده داخلی و بدون نمونه مشابه بازار دسترسی پیدا میکند؛ اگر هیچ سابقه فروش یا برآورد مستقل معتبری برای آن پلتفرم وجود نداشته باشد، ارزشگذاری آن از نظر حسابداری غیراتکاپذیر تلقی میشود.
شیوه بررسی حسابداری مخارج آتی در تحقیق و توسعه بعد از مالکیت
در مسیر اجرای پروژههای تحقیق و توسعه، بهویژه زمانی که این پروژهها در جریان ترکیب تجاری به واحد تجاری منتقل شدهاند، تشخیص و ثبت درست مخارج بعدی یکی از نقاط حساس و پرخطای حسابداری میباشد.
بر اساس بندهای ۳۲ و ۳۳ استاندارد حسابداری شماره ۱۷ ایران، برای شناسایی این نوع مخارج، باید ابتدا نوع هزینه را مشخص کرد؛ یعنی آیا مربوط به تحقیق است یا توسعه؟
1- اگر ماهیت تحقیق داشته باشد:
مطابق با بند ۴۱، تمام مخارج تحقیق، حتی پس از تحصیل پروژه، باید در زمان وقوع به عنوان هزینه شناسایی شوند. این بند به وضوح تأکید میکند که پروژه هرچقدر هم ارزش بالقوه داشته باشد، در مرحله تحقیق نمیتواند به عنوان دارایی شناسایی شود.
نکته اجرایی:
واحدهای تجاری به طور معمول در گزارشگری داخلی، مخارج تحقیق را در قالب بودجههای توسعهای طبقهبندی میکنند. این اشتباه رایج، میتواند باعث تضاد در گزارشهای حسابرسی شود.
مثال: شرکت «آلفا»، در جریان خرید استارتاپ، پروژه تحقیقاتی «پردازش تصویری هوشمند» را نیز تحصیل میکند. چند ماه بعد، هزینههایی صرف توسعه مدلهای اولیه الگوریتم میکند. از آنجا که هنوز فاز تحقیق ادامه دارد، تمام این مخارج باید به عنوان هزینههای جاری ثبت شوند.
2- اگر توسعه باشد ولی معیارهای شناسایی احراز نشده باشند:
در صورتی که مخارج، توسعهای باشندپ؛ اما شرایط بند ۴۴ برای شناسایی دارایی محقق نشده باشد (مانند: منافع اقتصادی آتی که در حال حاضر قابل اثبات نیست یا منابع مالی کافی وجود ندارد)، مخارج باید همچنان به عنوان هزینه شناسایی شوند.
3- اگر توسعهای باشند و معیارهای بند ۴۴ را داشته باشند:
در چنین حالتی، شرکت میتواند این مخارج را به عنوان دارایی شناسایی کرده و آن را به مبلغ دفتری پروژه تحقیق و توسعه اضافه نماید. بند ۳۳ بهصراحت این امکان را تأیید میکند.
مثال: شرکت «ساربان» پس از خرید یک پروژه مرتبط با توسعه اپلیکیشن سلامت دیجیتال، اقدام به سرمایهگذاری برای افزودن قابلیت اتصال به ابزارهای پوشیدنی (Wearables) میکند. با توجه به وجود نیاز بازار، تشکیل تیم فنی متخصص و تأمین منابع مالی کافی، شرکت موفق به احراز شرایط بند ۴۴ استاندارد ۱۷ میشود و هزینههای توسعه را بهدرستی بهعنوان دارایی شناسایی میکند.
معاوضه داراییها
مطابق با بندهای ۳۴ تا ۳۶ استاندارد، معاوضه داراییهای نامشهود میتواند با دارایی پولی یا غیرپولی انجام شود. نکته کلیدی در اینجا «ارزش منصفانه» و «محتوای تجاری» معاملهمیباشد.
اگر ارزش منصفانه دارایی واگذارشده، بهصورت معتبر و قابل اتکا قابل اندازهگیری باشد و معامله نیز دارای ماهیت تجاری واقعی باشد، دارایی دریافتی باید بر مبنای ارزش منصفانه در دفاتر ثبت شود.
مثال: شرکت «آسمان» در قالب توافق تجاری، امتیاز یک اختراع ثبتشده را با یک نرمافزار کاربردی متعلق به شرکت «سپیدان» معاوضه میکند.
از آنجا که ارزش منصفانه هر دو دارایی بهطور جداگانه و قابل اتکا قابل اندازهگیری است و همچنین تفاوتهایی از نظر سودآوری و میزان ریسک اقتصادی میان آنها وجود دارد، این معامله دارای محتوای تجاری محسوب میشود؛ بدین جهت، نرمافزار دریافتی بر اساس ارزش منصفانه در دفاتر شرکت «آسمان» شناسایی خواهد شد.
- سرقفلی ایجاد شده در واحد تجاری
از منظر حسابداری، سرقفلی تنها زمانی قابل شناسایی است که بتوان آن را در جریان معامله بهطور مشخص اندازهگیری کرد؛ بهعبارت دیگر، باید برای آن مبلغی پرداخت شده باشد؛ اما سرقفلیای که از طریق تبلیغات، رضایت مشتریان یا فعالیتهای بازاریابی ایجاد میشود، به دلیل اینکه فاقد مبنای قابل اتکا برای ارزشگذاری میباشد، نمیتواند بهعنوان دارایی در صورتهای مالی ثبت شود.
دلیل اصلی عدم شناسایی سرقفلی داخلی در حسابداری این است که هیچ رابطه مستقیم و قابل سنجشی میان مخارج انجامشده و ارزش حاصل از آن وجود ندارد.
نکته کاربردی:
مخارجی مثل: تبلیغات گسترده، روابط عمومی، آموزش پرسنل فروش و برنامههای وفاداری مشتری ممکن است باعث افزایش «ارزش در ذهن بازار» شوند؛ اما تا زمانیکه این ارزش از بیرون و در جریان معامله خرید حاصل نشده باشد، بهعنوان دارایی شناسایی نمیشود.
مثال: شرکت «دلتا» طی پنج سال فعالیت، با اجرای تبلیغات گسترده و ارائه خدمات مشتریان باکیفیت، موفق شده برند خود را در بازار پوشاک تثبیت کند. اگرچه این اعتبار تجاری منجر به افزایش سودآوری شرکت شده، اما به دلیل اینکه مبنای مستقلی در قالب مخارج مشخص و قابل اندازهگیری ندارد، نمیتوان آن را بهعنوان دارایی در صورتهای مالی شناسایی کرد.
داراییهای نامشهود ایجاد شده در واحد تجاری
مطابق بندهای ۳۸ تا ۵۳ استاندارد، ایجاد دارایی نامشهود در داخل شرکت به طور معمول از طریق فعالیتهای تحقیق و توسعه انجام میشود؛ این فرآیند بهطور مشخص به دو مرحله تفکیک شده است:
- مرحله تحقیق (بندهای ۴۱ تا ۴۳)
در این مرحله، هدف تنها کشف اطلاعات، مفاهیم علمی یا راهکارهای اولیه برای حل مسئله خاص میباشد. از آنجا که در این مرحله هنوز نمیتوان اطمینان معقولی نسبت به ایجاد منافع اقتصادی آینده داشت، تمامی مخارج مرتبط باید بهعنوان هزینه جاری در زمان تحقق شناسایی شوند.
- مرحله توسعه (بندهای ۴۴ تا ۵۰)
در این مرحله، دانش بهدست آمده از تحقیق برای طراحی و تولید محصول یا فرآیند جدید به کار گرفته میشود. البته اگر شرایط خاص بند ۴۴ احراز شود، مخارج این مرحله میتوانند به عنوان دارایی شناسایی شوند, شرایط بند 44 به شرح زیر میباشد:
- قابلیت فنی تکمیل دارایی.
- قصد استفاده یا فروش.
- توانایی استفاده یا فروش.
- اثبات منافع اقتصادی آتی.
- در اختیار داشتن منابع کافی.
- قابلیت اندازهگیری اتکاپذیری مخارج.
نکته اجرایی مهم:
بسیاری از شرکتها در تشخیص اینکه آیا پروژه از مرحله تحقیق وارد مرحله توسعه شده، دچار ابهام میشوند. توصیه میشود برای این موضوع، کمیته داخلی متشکل از مدیر فنی، مالی و حسابرس مستقل تشکیل شود.
مثال: شرکت «اِکو» پس از پایان مرحله تحقیقاتی، وارد فاز توسعه بخش سامانه خدمات سلامت دیجیتال میشود. با مشخصشدن تیم فنی، تأمین منابع مالی، تدوین برنامه فروش و انعقاد قراردادهای بیمهای، شرایط لازم برای شناسایی مخارج توسعه بهعنوان دارایی مهیا میشود.
- بهای تمامشده دارایی نامشهود داخلی (بندهای ۵۱ تا ۵۳)
در صورت احراز شرایط بند ۴۴، مخارج مرحله توسعه بهعنوان دارایی نامشهود شناسایی میشوند. طبق استاندارد، بهای تمامشده این دارایی شامل موارد زیر میباشد:
- هزینهها مستقیم (دستمزد، مواد مصرفی، استهلاک تجهیزات مورد استفاده).
- سهم مناسبی از سربار تولید.
- مخارج تکمیلی مرتبط با آمادهسازی نهایی دارایی برای استفاده عملیاتی.
نکته: هزینههایی که صرف تحقیق شدهاند، حتی اگر مربوط به همان پروژه باشند، نباید در بهای تمامشده دارایی لحاظ شوند.
استاندارد حسابداری شماره ۱۷ ایران، درباره داراییهای نامشهود، فقط یک چارچوب تئوریک نیست؛ بلکه ابزاری استراتژیک برای تصمیمگیریهای مالی، گزارشگری شفاف و برنامهریزی داراییهای فکری است. مخارج تحقیق و توسعه، سرقفلی داخلی، معاوضه داراییهای نامشهود و پروژههای ایجادشده در داخل شرکت، همگی موضوعاتی هستند که در عمل با آنها روبهرو هستیم.
در دنیای امروز، برند، فناوری، اپلیکیشنها، طرحها و دانش فنی، فقط ایده نیستند؛ بلکه، دارایی محسوب میشوند و استاندارد ۱۷، راه تشخیص این داراییها از ایدههای خام را به ما نشان میدهد. درک دقیق مفاهیم استاندارد مزبور و اجرای درست آن در سیستمهای مالی شرکت، میتواند باعث ارتقاء شفافیت مالی، کاهش اختلافات با حسابرس و حتی جذب سرمایهگذار شود.
پرسشهای متداول
1- آیا امکان شناسایی مخارج تحقیق به عنوان دارایی وجود دارد؟
خیر. طبق استاندارد حسابداری شماره ۱۷، کلیه هزینههای مرتبط با مرحله تحقیق، صرفنظر از احتمال موفقیت یا خروجی آنها، باید بهعنوان هزینه جاری شناسایی شوند.
2- چه زمانی هزینههای توسعه بهعنوان دارایی ثبت میشوند؟
وقتی که شرایط ششگانه بند ۴۴ احراز شوند (مثل: توانایی فنی، منابع کافی و انتظار منافع اقتصادی).
3- آیا میتوان برند یا شهرت داخلی شرکت را بهعنوان دارایی ثبت کرد؟
خیر. سرقفلی داخلی فاقد ویژگی تشخیصپذیری و اندازهگیری اتکاپذیر میباشد و نباید در دفاتر ثبت شود.
4- در صورت خرید یک پروژه تحقیق و توسعه، چگونه باید با هزینههای بعدی آن برخورد کرد؟
اگر مخارج بعدی مربوط به مرحله تحقیق باشند یا شرایط لازم برای شناسایی بهعنوان دارایی را نداشته باشند، باید در همان دوره بهعنوان هزینه شناسایی شوند؛ لیکن، اگر مخارج مزکور در مرحله توسعه استفاده شوند و با تمام شرایط بند ۴۴ استاندارد 17، مطابقت داشته باشند، توانایی تشخیص به عنوان دارایی را خواهند داشت.
منابع معتبر
- سازمان حسابرسی ایران – استانداردهای حسابداری: https://www.audit.org.ir/Accounting-Standards
- IFRS – International Accounting Standards Board – IAS 38: https://www.ifrs.org/issued-standards/list-of-standards/ias-38-intangible-assets/
جمع بندی نهایی
در اقتصاد دانشبنیان امروز، درک و بهکارگیری صحیح حسابداری داراییهای نامشهود، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. شرکتهایی که بتوانند داراییهای فکری خود را بهدرستی مدیریت و گزارش کنند، نه تنها از منظر مالی شفافتر عمل میکنند، بلکه در جذب سرمایهگذار، ارزشگذاری بازار و رقابتپذیری نیز جایگاه قویتری خواهند داشت.