استاندارد شماره 14 حسابداری: نحوه ارائه دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری

یکی از مهم‌ترین اهداف صورت‌های مالی، ارائه اطلاعات مفید برای ارزیابی وضعیت مالی و توانایی پرداخت بدهی‌های واحد تجاری می‌باشد. از جمله اطلاعاتی که می‌تواند در تحلیل وضعیت مالی بسیار مؤثر واقع شود، ارائه جداگانه دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری در ترازنامه است. این تفکیک به استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی (از جمله، سرمایه‌گذاران، اعتباردهندگان و مدیران) کمک می‌کند تا ارزیابی دقیق‌تری از وضعیت نقدینگی و توان پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت واحد تجاری داشته باشند.

از این رو، مفهومی تحت عنوان “خالص دارایی‌های جاری” یا “سرمایه در گردش” معرفی می‌شود که از تفاوت دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری حاصل می‌شود. وجود سرمایه در گردش به صورت مثبت، نشان‌دهنده‌ی مازاد دارایی‌های جاری بر بدهی‌های جاری بوده و بیانگر توانایی واحد تجاری در انجام تعهدات کوتاه‌مدت خود می‌باشد.

در مقابل، چنانچه بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری بیشتر باشد، اصطلاح “خالص بدهی‌های جاری” به‌کار می‌رود که می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات نقدینگی و ناتوانی احتمالی در ایفای تعهدات مالی باشد. بررسی دقیق این مفاهیم، به ‌ویژه در شرایط اقتصادی پرتلاطم، نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های مالی ایفا می‌کند و از این رو در تحلیل‌های مالی و گزارش‌های رسمی مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد.

 

دامنه کاربرد استاندارد شماره 14 حسابداری

استاندارد مذکور با هدف ارائه صحیح و شفاف وضعیت مالی واحد تجاری، باید به منظور تفکیک و ارائه جداگانه دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری در ترازنامه به‌کار گرفته شود.

ديدگاه‌های موجود در مورد دارايی‌های جاری و بدهی‌های جاری

دیدگاه اول: تمرکز روی نقدینگی شرکت

برخی معتقدند که طبقه‌بندی دارایی‌ها و بدهی‌ها به جاری و غیرجاری، به استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی کمک می‌کند تا تصویر روشن‌تری از توانایی شرکت در تأمین مخارج روزمره به دست آورند.

دارایی‌های جاری وجه نقد، حساب‌های دریافتنی و موجودی کالا، منابعی هستند که شرکت می‌تواند در کوتاه‌مدت به وجه نقد تبدیل کند و برای پرداخت هزینه‌های عملیاتی استفاده نماید. در مقابل، بدهی‌های جاری تعهداتی هستند که باید ظرف یک سال یا چرخه عملیاتی آتی پرداخت شوند، مانند حساب‌های پرداختنی یا وام‌های کوتاه‌مدت.

مثال: شرکت A، یک حساب بانکی دارد و همچنین مقداری کالا در انبار خود نگهداری می‌کند که به‌ راحتی قابل فروش می‌باشند. این دارایی‌ها می‌توانند در کمترین زمان به وجه نقد تغییر یابند و برای پرداخت حقوق کارکنان یا بدهی‌های کوتاه ‌مدت استفاده شوند؛ یعنی: شرکت نقدینگی خوبی دارد.

دیدگاه دوم: تمرکز روی گردش عملیات

برخی دیگر از صاحب ‌نظران، هدف اصلی از این طبقه‌بندی را تنها به منظور جداسازی اقلام مرتبط با عملیات روزمره شرکت از سایر اقلام می‌دانند.

به‌عبارت‌دیگر، تمرکز این دیدگاه بر شناسایی دارایی‌هایی می‌باشد که در فرآیند تولید و فروش مورد استفاده قرار می‌گیرند، مانند: مواد اولیه یا کالاهای در جریان ساخت و البته، بدهی‌هایی که در همین جهت وضع می‌شوند از جمله: بدهی به تأمین‌کنندگان می‌باشد. در ضمن، این تفکیک کمک می‌کند تا عملکرد عملیاتی شرکت به‌صورت شفاف‌تر ارزیابی شود.

مثال: در یک کارخانه تولیدی، مواد اولیه‌ای که خریداری می‌شود، وارد خط تولید شده و پس از طی مراحل ساخت، به محصول نهایی تبدیل و فروخته می‌شود. حال اگر، این فرآیند بیش از یک سال سپری شود، باز هم این مواد اولیه به‌عنوان دارایی جاری در نظر گرفته می‌شود؛ به دلیل اینکه، بخشی از عملیات عادی و مستمر شرکت می‌باشد. ملاک اصلی، چرخه عملیاتی واحد تجاری است، نه صرفاً مدت زمان یک سال.

چرا این دو دیدگاه باهم متفاوت هستند؟

  • در دیدگاه اول، ملاک اصلی زمان است؛ یعنی: بررسی می‌شود که آیا دارایی در طول یک سال آینده به وجه نقد تبدیل می‌شود یا یک بدهی طی همین مدت تسویه خواهد شد یا خیر. اگر پاسخ مثبت باشد، آن دارایی یا بدهی در طبقه جاری قرار می‌گیرد.
  • اما در دیدگاه دوم، چرخه عملیاتی واحد تجاری ملاک طبقه‌بندی می‌باشد. بر اساس این دیدگاه، اگر یک دارایی یا بدهی مربوط به فرآیند تولید و فروش کالا یا خدمات باشد، حتی اگر بیش از یک سال طول بکشد، همچنان به‌عنوان جاری طبقه‌بندی می‌شود؛ چرا که جزئی از فعالیت‌های عادی شرکت محسوب می‌شود.

چرخه عملیاتی

چرخه عملیاتی: مدت زمانی که واحد تجاری، به منظور خرید مواد اولیه متحمل آن می‌شود تا محصول یا کالا مورد نظر را تولید و به فروش  برساند و البته در قبال آن، از مشتری مبلغی را دریافت کند؛ بر این اساس، به این فرآیند”چرخه عملیاتی” گفته می‌شود.

مثال: شرکت B، چرخه عملیاتی ۱۰ ماهه دارد؛ یعنی: از خرید مواد اولیه تا فروش و دریافت وجه، ۱۰ ماه زمان می‌برد. حال اگر شرکتی دیگر چرخه عملیاتی ۱۵ ماهه داشته باشد، دارایی‌ها و بدهی‌هایی که در این بازه استفاده یا تسویه می‌شوند، باز هم جاری محسوب می‌شوند حتی اگر بیشتر از یک سال طول بکشد.

چه مواردی جاری محسوب می‌شوند؟

  • دارایی جاری: اگر انتظار می‌رود که دارایی در مدت یک سال یا طی چرخه عملیاتی به مصرف، فروش و به مبلغ تبدیل شود؛ بدین ترتیب، دارایی‌های مربوطه به عنوان دارایی جاری محسوب می‌شوند.
  • بدهی جاری: اگر انتظار می‌رود که بدهی در مدت یک سال یا طی چرخه عملیاتی، پرداخت شود؛ بر این اساس، بدهی‌های مرتبط به عنوان بدهی جاری محسوب می‌شوند.

مثال: شرکت C، بدهی به تأمین‌کننده مواد اولیه دارد که باید طی 14 ماه آینده آن را پرداخت کند. به دلیل این که، پرداخت در چارچوب عملیات معمول شرکت انجام می‌شود، باز هم بدهی مورد نظر به عنوان بدهی جاری لحاظ و شناسایی می‌شود.

  • اگر چرخه عملیاتی به مدت طولانی یا نامشخص باشد، به چه صورت خواهد بود؟

اگر شرکت، چرخه عملیاتی معینی نداشته یا به مدت طولانی باشد، دیگر تفکیک جاری و غیرجاری، کاربردی برای شرکت مورد نظر نخواهد داشت؛ به دلیل اینکه، دارایی یا بدهی، ممکن است از موقعیت هر دو برخوردار باشد و طبقه‌بندی آن مشکل و گیج‌کننده شود.

موانع تفکیک اقلام جاری و غیرجاری

تفکیک دارایی‌ها و بدهی‌ها به جاری و غیرجاری:

در ترازنامه شرکت‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها باید به دو دسته «جاری» و «غیرجاری» تقسیم شوند. دارایی‌های جاری، دارایی‌هایی هستند که در مدت کمتر از یک سال می‌توانند به وجه نقد تبدیل شوند (مثل: موجودی نقد یا حساب‌های دریافتی). بدهی‌های جاری هم بدهی‌هایی هستند که باید ظرف یک سال پرداخت شوند (مانند: وام‌های کوتاه‌مدت یا حساب‌های پرداختی). به عنوان مثال، اگر شرکتی یک وام یک‌ساله داشته باشد، آن وام جزء بدهی‌های جاری آن محسوب می‌شود.

موارد خاص در تفکیک اقلام به جاری و غیرجاری:

در بعضی از شرکت‌ها، ممکن است نیازی به تفکیک دارایی‌ها و بدهی‌ها به جاری و غیرجاری نباشد. این موارد اغلب، شامل: سازمان‌هایی می‌شود که فعالیت‌های به خصوصی دارند یا قوانین ویژه‌‌ای برای آنها وجود دارد. (مثال: اگر یک شرکت فعالیت‌های پیچیده‌ای دارد یا چرخه عملیاتی آن به‌طور نامشخص یا طولانی است، شاید لازم نباشد که دارایی‌ها و بدهی‌ها را به این دو دسته تقسیم کند.)

هدف تفکیک جاری و غیرجاری:

این تقسیم‌بندی در واقع برای نشان دادن میزان نقدینگی شرکت است. وقتی دارایی‌های جاری بیشتر از بدهی‌های جاری باشد، نشان‌دهنده وضعیت مالی مطلوب شرکت می‌باشد، بر این اساس شرکت قادر است بدهی‌های کوتاه‌مدت خود را با دارایی‌هایی که به راحتی به وجه نقد تبدیل می‌شوند، پرداخت کند؛ اما اگر، بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری بیشتر باشد، ممکن است نشانه‌ای از مشکلات مالی باشد.

نقدینگی و تاثیر آن بر عملیات شرکت:

به طور معمول دارایی‌های جاری به عنوان یک «حفاظت» برای مقابله با بدهی‌های جاری استفاده می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، شرکت‌ها باید دارایی‌های خود را به گونه‌ای مدیریت کنند که همیشه بتوانند بدهی‌های کوتاه‌مدت خود را پرداخت کنند. اما در برخی موارد، دارایی‌های جاری ممکن است برای شرکت‌های با فعالیت‌های خاص مانند: موجودی کالاهایی که برای فروش در آینده نزدیک نیستند، سودمند نباشد. به عنوان مثال:  شرکت تولیدی ممکن است، کالای ساخته‌شده‌ای داشته باشد که فروش آن در آینده نزدیک پیش‌بینی نمی‌شود.

تفکیک جاری و غیرجاری در تحلیل مالی:

بسیاری از تحلیلگران مالی معتقدند که تفکیک دارایی‌ها و بدهی‌ها به جاری و غیرجاری می‌تواند به تحلیل بهتر وضعیت مالی شرکت کمک کند؛ اما، برخی دیگر بر این باورند که این تفکیک همیشه مفید نیست و ممکن است در بعضی موارد گمراه‌کننده باشد. به طور کلی، هدف از این تفکیک، کمک به تحلیل مالی است، ولی در برخی موارد باید به جزئیات بیشتر توجه کرد و تنها به این دسته‌بندی‌ها اکتفا نکرد.

مثال: شرکت الف، به مقدار 1 میلیارد ریال نقدینگی دارد و 300 میلیون ریال حساب‌های دریافتی (که باید طی 6 ماه پرداخت شود) و 500 میلیون ریال وام کوتاه‌مدت برای پرداخت در 9 ماه دارد. در این صورت:

  • دارایی‌های جاری شرکت الف عبارتند از: 1 میلیارد ریال نقدی + 300 میلیون ریال حساب‌های دریافتی = 1300000000 ریال.
  • بدهی‌های جاری شرکت الف عبارتند از: 500 میلیون ریال وام کوتاه‌مدت.

دارایی‌های جاری

 دارایی زمانی به عنوان “دارایی جاری” طبقه‌بندی می‌شود که:

  • طی چرخه عملیات معمول واحد تجاری یا ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه (هرکدام که طولانی‌تر باشد) به مصرف برسد، فروخته شود یا به وجه نقد تبدیل شود؛ به‌عبارت‌دیگر، این دارایی به سرعت یا در کوتاه‌مدت تبدیل به نقد یا دارایی دیگری شود که نقد شدن آن نزدیک به یقین باشد.
  • اگر دارایی، وجه نقد یا معادل وجه نقد باشد و استفاده از آن محدود نشده باشد، آن دارایی به عنوان جاری طبقه‌بندی می‌شود.

اگر دارایی‌ها نتوانند به این شرایط پاسخ دهند، باید به عنوان دارایی غیرجاری طبقه‌بندی شوند.

مثال: اگر شرکتی یک حساب بانکی یا موجودی نقد داشته باشد که هیچ محدودیتی برای استفاده از آن وجود ندارد، این مبلغ به عنوان دارایی جاری طبقه‌بندی می‌شود.

  • موارد نمونه دارایی‌های جاری: این موارد شامل نمونه‌هایی از دارایی‌ها هستند که باید به عنوان جاری طبقه‌بندی شوند:
  • وجوه نقد و مانده حساب‌های بانکی:
    1. اگر مانده حساب بانکی یا وجه نقد محدودیتی برای استفاده در عملیات جاری نداشته باشد، این مبلغ به عنوان دارایی جاری در ترازنامه شرکت ثبت می‌شود.
    2. اگر محدودیت استفاده از وجوه نقد وجود داشته باشد، تنها در صورتی می‌تواند به عنوان دارایی جاری در نظر گرفته شود که محدودیت، ظرف یک سال برطرف شود یا با بدهی جاری مرتبط باشد.

مثال: اگر شرکت 100 میلیون ریال وجه نقد داشته باشد که هیچ محدودیتی برای استفاده در عملیات جاری ندارد، این مبلغ به عنوان دارایی جاری در ترازنامه شرکت ثبت می‌شود.

حساب‌های دریافتنی:

این اقلام، شامل: حساب‌هایی هستند که انتظار می‌رود در مدت یک سال از تاریخ ترازنامه به وجه نقد یا دارایی‌های دیگری تبدیل شوند که تبدیل آن‌ها به پول قابل اطمینان باشد. (مثال: اگر شرکتی از یک مشتری 500 میلیون ریال بابت فروش کالا طلب داشته باشد و انتظار دارد که این مبلغ ظرف شش ماه پرداخت شود، این مبلغ در ترازنامه به عنوان دارایی جاری ثبت می‌شود.

موجودی مواد و کالا و کار در جریان پیشرفت پیمانه‌ای بلندمدت:

شامل: موجودی‌هایی است که به طور معمول ممکن است کمتر از یک سال به وجه نقد تبدیل نشوند، اما از آنجایی که در روند عملیات جاری قرار دارند، جزء دارایی‌های جاری محسوب می‌شوند.

مثال: اگر شرکتی در حال ساخت یک پروژه بزرگ باشد، موجودی‌های مربوط به این پروژه که هنوز کامل نشده‌اند ولی برای ادامه کار در حال استفاده هستند، ممکن است به عنوان دارایی جاری محسوب شوند.

سهام شرکت‌ها، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهاداری که به قصد نگهداری تحصیل نشده و به سهولت قابل نقد شدن هستند:

سهام و اوراق بهاداری که شرکت‌ها برای فروش سریع یا نقد کردن به‌راحتی آن‌ها را در بازار می‌فروشند، باید به عنوان دارایی جاری طبقه‌بندی شوند. (مثال: اگر شرکتی سهام یک شرکت دیگر را خریداری کرده باشد و قصد فروش آن در کوتاه‌مدت را داشته باشد، این سهام به عنوان دارایی جاری ثبت می‌شود.)

پیش پرداخت‌های هزینه:

اگر پیش‌پرداخت‌هایی برای هزینه‌هایی انجام شده باشد که انتظار می‌رود ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه به طور کامل مصرف شوند، این پیش‌پرداخت‌ها باید به عنوان دارایی جاری در نظر گرفته شوند. (مثال: اگر شرکتی پیش‌پرداختی برای اجاره یک ساله دفتر خود انجام دهد و انتظار دارد که این هزینه ظرف یک سال به مصرف برسد، این پیش‌پرداخت به عنوان دارایی جاری طبقه‌بندی می‌شود.)

بدهی‌های جاری

بدهی زمانی باید به عنوان بدهی جاری طبقه‌بندی شود که انتظار می‌رود در چرخه عملیاتی واحد تجاری یا ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه تسویه یا تصفیه شود. به عبارت دیگر، اگر شرکت باید بدهی‌ای را در مدت زمان کوتاه (به عنوان مثال: یک سال یا در طول فعالیت‌های معمول از جمله: تولید و فروش) پرداخت کند، بدهی مذکور را به عنوان «بدهی جاری» در ترازنامه نشان داده می‌شود.

موارد ویژه

  • بدهی‌های عندالمطالبه (یعنی: هر وقت طلبکار درخواست کند، باید پرداخت شود)، البته اگر انتظار می‌رود در مدت یک سال از تاریخ ترازنامه مطالبه شود، باید بدهی جاری در نظر گرفته شود.
  • بخشی از بدهی‌های بلندمدت که احتمال دارد بر اساس قرارداد ظرف یک سال آینده، به بدهی قابل پرداخت تبدیل شود هم باید به عنوان بدهی جاری ثبت شود.

نکته: یادداشت‌های توضیحی باید درباره موارد مذبور توضیح دهد تا استفاده‌کنندگان از صورت‌های مالی نسبت به جزئیات آنها آگاهی پیدا کنند.

مثال:

  • شرکتی به بانک بدهی دارد و طبق قرارداد، باید قسط ۲0۰ میلیون ریال را تا شش ماه آینده پرداخت. بر این اساس، پیش‌بینی می‌شود که قسط مورد نظر در کمتر از یک سال پرداخت شود؛ به این ترتیب، تحت عنوان بدهی جاری محاسبه می‌شود.
  • اگر سازمانی وامی 3 ساله اتخاذ کرده؛ ولی، در قرارداد ذکر شود که اگر این شرط یا شرایط برقرار باشد، باید در مدت 6 ماه وام پرداخت شود و اگر شرط قرارداد نزدیک به رخ دادن باشد، وام مزبور باید به عنوان بدهی جاری در نظر گرفته شود.

اقلام رایج بدهی جاری

چه نوع بدهی‌هایی به طور معمول «بدهی جاری» محسوب می‌شوند؛ عبارتنداز:

  • تسهیلات مالی بانکی و غیربانکی که باید ظرف یک سال تسویه شود.
  • بدهی‌های تجاری (مثل: بدهی به فروشندگان بابت خرید کالا یا خدمات).
  • بدهی مالیاتی (مانند: مالیات عملکرد یا مالیات بر ارزش افزوده‌ای که باید به سرعت پرداخت شود).
  • پیش‌دریافت از مشتریان (یعنی: مشتری پولی داده ولی هنوز کالا یا خدمت تحویل نگرفته).

مثال:

  • شرکت شما از مشتری‌ها 1 میلیارد ریال پیش‌دریافت گرفته که قراره در مدت ۶ ماه آینده کالا را تحویل دهد؛ به دلیل اینکه، انتظار می‌رود در کمتر از یک سال این تعهد را انجام دهد، این مبلغ به عنوان بدهی جاری طبقه‌بندی می‌شود.
  • شرکت بلوریان، 2 میلیارد ریال بدهی بلندمدت دارد؛ اما، ۵0۰ میلیون ریال آن باید بر اساس قرارداد در ۱۰ ماه آینده تسویه شود. در این صورت ۵0۰ میلیون ریال مذکور، بدهی جاری محاسبه می‌شود؛ مگر اینکه، منبع پرداخت آن از دارایی‌های غیرجاری باشد که در این صورت با توجه به شرایط خاص، باید آن را همچنان بدهی بلندمدت محسوب کند.

تجدید طبقه‌بندی دارایی‌ها و بدهی‌ها

رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه و تأثیر آن بر طبقه‌بندی‌ها

گاهی مواقع، بعد از تاریخ ترازنامه ولی قبل از تصویب صورت‌های مالی توسط مدیریت، اتفاقاتی می‌افتد که باعث می‌شود دارایی یا بدهی از حالت جاری به غیرجاری تبدیل شود یا برعکس.

مثال:

  • یک بدهی بلندمدت، به‌صورت ناگهانی بر اساس قرارداد به بدهی جاری تبدیل شود.
  • یا برعکس، مانند: یک بدهی جاری تمدید شود و به بدهی بلندمدت (غیرجاری) تغییر وضعیت دهد.

در چنین شرایطی، استاندارد حسابداری شماره 5 (رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه) مشخص می‌کند که به چه صورت باید با اتفاقات مورد نظر برخورد شود.

دو نوع رویداد بعد از تاریخ ترازنامه

1- رویدادهای تعدیلی:

اگر رویدادی بعد از تاریخ ترازنامه رخ دهد؛ ولی، اطلاعات جدیدی درباره شرایط در تاریخ ترازنامه وجود داشته باشد، باید به طور حتمی تاثیر آن بر صورت‌های مالی اعمال شود.

2- رویدادهای غیرتعدیلی:

اگر رویداد مربوط به شرایط بعد از تاریخ ترازنامه باشد و هیچ ارتباطی به وضعیت تاریخ ترازنامه نداشته باشد، فقط باید در یادداشت‌های توضیحی افشا شود.

مثال:

  • رویداد تعدیلی: واحد تجاری وامی دریافت کرده که بر طبق قرارداد، باید دو سال بعد بازپرداخت شود (بدهی غیرجاری)؛ اما قبل از تصویب صورت‌های مالی، بانک به شرکت اطلاع می‌دهد که به دلیل شرایط خاصی چنین چیزی امکانش نیست و باید وام را تا سه ماه آینده برگرداند.

این تغییر، مرتبط با شرایطی می‌باشد که در تاریخ ترازنامه وجود دارد (مانند: عدم رعایت مفاد قرارداد)؛ بر این اساس، این رویداد تعدیلی محسوب می‌شود و طبقه‌بندی بدهی باید به جاری تغییر یابد.

  • رویداد غیرتعدیلی: شرکت بعد از تاریخ ترازنامه، وام جدید دریافت می‌کند یا قراردادی جدید عقد می‌کند که بر این اساس بدهی جدیدی ایجاد می‌شود؛ از آنجایی که این رویداد ربطی به شرایط قبل از تاریخ ترازنامه ندارد، بدین جهت، تنها در یادداشت‌های توضیحی گزارش می‌شود و تغییری در طبقه‌بندی‌های صورت‌های مالی پیشین ایجاد نمی‌کند.

نحوه افشا در صورت‌های مالی

جمع دارایی‌ها و بدهی‌های جاری باید به طور جداگانه ارائه شود

در ترازنامه، باید:

  • جمع کل دارایی‌های جاری به‌صورت یک رقم مشخص نشان داده شود.
  • جمع کل بدهی‌های جاری هم جداگانه و به‌طور شفاف ارائه می‌شود.

نکته مهم: هدف از تفکیک این موارد، شفاف‌سازی برای استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی (مثل: سرمایه‌گذاران، مدیران یا حسابرسان) تا از اطلاعات مالی واحد تجاری به راحتی مطلع شوند؛ عبارتنداز:

  • شرکت در کوتاه‌مدت چقدر دارایی در دسترس داشته و به چه میزان نسبت به تسویه یا تصفیه بدهی‌های خود (کوتاه‌مدت یا بلندمدت) تعهد و اهتمام دارد.

نکته مهم: این تفکیک برای تحلیل نسبت‌های مالی نظیر: نسبت جاری یا نسبت آنی از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد.

تهاتر دارایی‌ها و بدهی‌ها فقط در شرایط خاص مجاز می‌باشد

نباید دارایی جاری را از بدهی جاری کسر کنیم (و برعکس)، مگر اینکه، شرایط خاصی فراهم شود که در استاندارد حسابداری شماره 1 (نحوه ارائه صورت‌های مالی) گفته می‌شود.

تهاتر

به جای نشان دادن جداگانه دارایی‌ها یا بدهی‌ها، آن‌ها را با هم آمیخته کرده و فقط نتیجه نهایی گزارش شود. با این حال، در صورت‌های مالی اغلب این کار ممنوع می‌باشد؛ بدین جهت، ممکن است شفافیت اطلاعات را تحت تأثیر قرار داده و مانع از ارائه تصویر دقیق و واضح از وضعیت مالی شرکت شود.

مثال: شرکت D، 1 میلیارد ریال حساب دریافتنی (دارایی جاری) از شرکت B دارد و همچنین ۸0۰ میلیون ریال بدهی به همان واحد تجاری (بدهی جاری) دارد. در این حالت، نباید مابه التفاوت را ( 200 میلیون ریال = 800 میلیون ریال – 1 میلیارد ریال) حساب کرده و تنها ۲0۰ میلیون ریال را نشان دهد؛ بلکه، باید به‌ صورت جداگانه و کامل 1 میلیارد ریال حساب دریافتنی را در قسمت دارایی‌های جاری و ۸0۰ میلیون ریال بدهی را در قسمت بدهی‌های جاری گزارش افشا و گزارش کند.

این ممنوعیت به این دلیل است که صورت‌های مالی باید شفاف و دقیق باشند تا استفاده‌کنندگان بتوانند به راحتی وضعیت مالی شرکت را درک کنند؛ از این رو، تهاتر این اقلام می‌تواند تصویر نادرستی از وضعیت مالی شرکت ارائه دهد.

تهاتر در چه زمانی مجاز است

زمانی که شرکت حق قانونی برای تهاتر دو مورد داشته باشد و قصد جدی برای تصفیه آن‌ها (با تهاتر) داشته باشد، می‌تواند دارایی و بدهی را با هم تهاتر کرده و تنها مقدار خالص آن‌ها را گزارش کند. (مثال: اگر شرکت S،  همزمان طلبکار و بدهکار به شرکت D داشته باشد و میل به تصفیه این مبالغ با یکدیگر باشد، می‌تواند تنها تفاوت این دو مبلغ را در صورت‌های مالی ارائه دهد، مشروط بر اینکه شرایط قانونی و اراده جدی برای تصفیه یا تسویه خالص آن وجود داشته باشد.)

استاندارد حسابداری شماره 14، با هدف ایجاد شفافیت بیشتر در صورت‌های مالی، واحدهای تجاری را ملزم به طبقه‌بندی دارایی‌ها و بدهی‌های خود را به‌ صورت جاری و غیرجاری می‌کند؛ این تفکیک به کاربران صورت‌های مالی (مانند: سرمایه‌گذاران، مدیران و اعتباردهندگان) کمک می‌کند تا به راحتی وضعیت نقدینگی و توانایی پرداخت تعهدات کوتاه‌مدت شرکت را ارزیابی کنند.

همچنین استاندارد مذکور، شرایط خاصی را برای واحدهایی که چرخه عملیاتی مشخص یا کوتاه‌مدت ندارند در نظر گرفته و تأکید کرده که تهاتر اقلام تنها در شرایط خاص مجاز می‌باشد. در مجموع، اجرای درست این استاندارد باعث می‌شود اطلاعات مالی دقیق‌تر، شفاف‌تر و قابل مقایسه‌تر ارائه شوند و تصمیم‌گیری مالی با اطمینان بیشتری صورت پذیرد.

 

جمع بندی نهایی

نقش مدیریت سرمایه در گردش در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی اینه که مدیریت صحیح سرمایه در گردش نه تنها به تحلیل‌گران مالی کمک می‌کنه، بلکه نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک مدیران ایفا می‌کنه؛ تصمیم‌هایی مثل برنامه‌ریزی تولید، سیاست‌های اعتباری مشتریان و تعیین سقف خرید مواد اولیه. ارتباط طبقه‌بندی جاری و غیرجاری با نسبت‌های مالی: بسیاری از نسبت‌های مالی کلیدی مانند نسبت جاری، نسبت آنی و نسبت گردش موجودی، کاملاً مبتنی بر تفکیک جاری و غیرجاری هستند. این نسبت‌ها ابزاری برای ارزیابی نقدینگی، کارایی عملیاتی و توان مالی شرکت به شمار می‌رن.

در کنار بررسی سطح دارایی‌ها و بدهی‌ها، زمان‌بندی دقیق ورود و خروج جریان‌های نقدی نیز حیاتی است. ممکنه یک شرکت سرمایه در گردش مثبت داشته باشه ولی با بحران نقدینگی مواجه بشه، چون دریافتی‌ها در زمان مناسب وارد نمی‌شن یا پرداختی‌ها سررسید نزدیک‌تری دارن. نوع صنعت و مدل کسب‌وکار واحد تجاری تأثیر زیادی در تحلیل دارایی‌ها و بدهی‌های جاری داره. به‌عنوان مثال، در شرکت‌های پیمانکاری، چرخه عملیاتی ممکنه بسیار طولانی‌تر از شرکت‌های خرده‌فروشی باشه. پس تحلیل صورت‌های مالی بدون در نظر گرفتن ماهیت صنعت، ممکنه گمراه‌کننده باشه.

در کنار طبقه‌بندی، افشای اطلاعاتی مثل سررسید دقیق بدهی‌ها، نوع دارایی‌ها و درجه نقدشوندگی اون‌ها در یادداشت‌های توضیحی صورت‌های مالی، به فهم دقیق‌تر وضعیت مالی شرکت کمک می‌کنه. در شرایط تورمی یا رکودی، مدیریت سرمایه در گردش با چالش‌های بیشتری مواجه می‌شه. در ایران، نوسانات نرخ ارز، تورم بالا و محدودیت‌های بانکی می‌تونن توان شرکت در حفظ تعادل بین دارایی‌ها و بدهی‌های جاری رو به شدت تحت تأثیر قرار بدن. رعایت استانداردهای بین‌المللی حسابداری (IFRS): در سطح بین‌المللی، شرکت‌هایی که تحت استانداردهای IFRS گزارشگری می‌کنن، ممکنه تعاریف و الزامات متفاوتی نسبت به تفکیک جاری و غیرجاری داشته باشن. آشنایی با این تفاوت‌ها، برای تحلیل شرکت‌های چندملیتی یا سرمایه‌گذاری‌های خارجی ضروریه.

 

پرسش‌های متداول

1- استاندارد حسابداری شماره 14 چیست؟

استاندارد شماره 14، مربوط به نحوه تفکیک و ارائه دارایی‌ها و بدهی‌ها به صورت جاری و غیرجاری در ترازنامه است.

2- منظور از دارایی جاری در استاندارد 14 چیست؟

دارایی جاری، به دارایی‌هایی گفته می‌شود که پیش‌بینی می‌شود که طی چرخه عملیاتی یا حداکثر تا یک سال به وجه نقد یا مصرف تبدیل شوند؛ مانند: موجودی کالا، حساب‌های دریافتنی و وجوه نقد.

3- بدهی جاری بر طبق استاندارد حسابداری شماره 14 چه مواردی را شامل می‌شود؟

بدهی‌هایی که باید در مدت چرخه عملیاتی یا حداکثر یک سال تسویه شوند؛ از جمله: تسهیلات بانکی کوتاه‌مدت، حساب‌های پرداختنی و پیش‌دریافت‌ها.

5- چه اقلامی نمی‌توانند تهاتر شوند؟

هیچ دارایی جاری نباید با بدهی جاری تهاتر شود؛ مگر، در شرایط خاص که در استاندارد شماره 1 (نحوه ارائه صورت‌های مالی) توضیح داده شده است.

منابع معتبر

  • سازمان حسابرسی ایران: audit.org.ir
  • فدراسیون بین المللی حسابداران (IFAC): ifac.org
هیچ داده ای یافت نشد
Be the first to write a review

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *